تبریز امروز:
بسمالله الرحمن الرحيم
⬅️ هنر بزرگ امام خميني که توانست انقلاب اسلامي را با پشتوانه مردمي به پيروزي برساند و بدون استفاده از سلاح و حکم جهاد و توسل به زور و خشونت، رژيم تا دندان مسلح پهلوي را عليرغم حمايتهائي که از دو بلوک شرق و غرب داشت از پا درآورد، اين بود که زبان مردم بود و براي تحقق مطالبات مشروع مردم تلاش ميکرد. کساني که ميخواهند در فعاليتهاي سياسي و اجتماعي موفق باشند، به ويژه آنها که براي خود نسبتي با امام تعريف ميکنند، بايد به سيره آن عبد صالح خدا در همراهي با مردم و وفاداری به ساير امتيازاتش پايبندي عملي نشان بدهند.
از ميان موضوعات داخلي آزاردهنده مردم در حال حاضر، تهديدهاي ناشي از حضور بيش از اندازه اتباع افغانستاني در ايران يکي از مهمترينهاست. مردم ايران از نيم قرن قبل که افغانستان در اثر تهاجم ارتش سرخ شوروي دچار التهابات سياسي - امنيتي شد، با آغوش باز پذيراي پناهجويان افغانستاني در مناطق مختلف کشور بودند و در طول بيش از چهار دهه گذشته بدون هيچ مشکلي با آنان زندگي مسالمتآميز داشتند. بسياري از اتباع افغانستان در مدارس و دانشگاههاي ايران درس خواندند و به مدارج عالي علمي، صنعتي و پژوهشي رسيدند و منشأ خدمات خوبي در ايران، افغانستان و ساير کشورها شدند. يکي از توصيههاي موکد امام خميني نيز حمايت از مهاجرين افغانستاني و رفتار مهربانانه با آنها و کمک به مردم اين کشور براي غلبه بر دشمنان خارجيشان بود و همينطور مقابله با احزاب وابسته به بيگانگان که با در دست گرفتن حاکميت، مردم مسلمان افغانستان را در چنبره استعمار و استبداد گرفتار کرده بودند. مردم و دولت ايران به اين توصيه بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي عمل کردند و سرانجام ارتش سرخ شوروي از افغانستان عقبنشيني کرد و مجاهدين افغان حکومت کشورشان را در دست گرفتند.
موقعيت ويژه افغانستان، آمريکا را به طمع انداخت و با ايجاد گروههاي تکفيري به جان مجاهدين افتاد. طالبان 5 سال در دهه 70 بر افغانستان حکومت کرد و با واقعه انفجار برجهاي دوقلوي نيويورک در سال 1380 بهانهاي به دست آمريکا افتاد و افغانستان را اشغال کرد. بعد از 20 سال در مرداد 1400 با انعقاد پيماني محرمانه افغانستان را تحويل طالبان داد با 83 ميليارد دلار تجهيزات پيشرفته نظامي و گرفتن اين تعهد از طالبان که براي اجراي توطئههاي واشنگتن گوش به فرمان واشنگتن باشد. ماجراي ورود اتباع افغانستاني به ايران از اين مقطع تفاوت چشمگيري با گذشته کرد. نفوذيهاي طالبان، گروه گروه به ايران سرازير شدند بطوري که در مدت کوتاهي، تعداد اتباع افغانستاني داخل ايران از چند صد هزار نفر به بالاي 10 ميليون نفر رسيد و بسياري از روستاها و شهرهاي کوچک دربست در اختيار آنها قرار گرفتند، حاشيه شهرهاي بزرگ و مراکز حساس به تصرف اتباع افغاني درآمد، در مشهد و شيراز و کرمان عوامل نفوذي طالبان با ايجاد انفجارهاي متعدد و تيراندازيها و عمليات تروريستي به کشتار و ارعاب پرداختند، سرقت، تجاوز به نواميس، عمليات قاچاق، در اختيار گرفتن نبض اقتصاد ايران در بسياري از شهرها و ايجاد زمينه تهديدهاي امنيتي ازجمله پيامدهاي حضور گسترده اين مهمانان ناخوانده بود و هست.
حالا کسي که براي اتباع افغانستاني در حرم امام جلسه ميگذارد و با ژست حاکميتي به آنها ميگويد: «تبليغات بيدليل شکل گرفته عليه مهاجران افغانستاني بايد خنثي شود و شايد برگزاري اين جلسه در اين شرايط براي اين بود که بگويم اين تبليغات دروغين است» و سپس از فاطميون و خدمات آنها به دفاع مقدس سخن ميگويد، به اين سؤال اساسي جواب بدهد که چگونه به خود اجازه ميدهيد نفوذيهاي طالبان با اينهمه جرم و جنايت و تهديدهائي که براي امنيت ملي ايران عزيز به وجود آوردهاند را با فاطميون که همه ما قدردان آنها هستيم مقايسه کنید؟ شما يا از افکار عمومي مردم ايران که يکپارچه خواستار اخراج اتباع غيرمجاز افغانستاني هستند بيخبر هستيد که در اينصورت حق اظهارنظر در اين زمينه را نداريد و يا اطلاع داريد و اينگونه برخلاف اراده مردم ايران از تهديدکنندگان امنيت کشور حمايت ميکنيد که بايد بپذيريد در جهت خلاف خواست مردم حرکت ميکنيد. چنين فردي چگونه به خود حق ميدهد سخن حق هشداردهندگان درباره تهديدهاي اتباع غيرمجاز افغانستاني را دروغ بداند و در عين حال از انتساب خود به امام خميني سخن بگويد؟ خواص، از انگيزه شما براي حمايت از جماعت موردنظرتان جهت گرم کردن بازارتان اطلاع دارند، کاري نکنيد که جزئيات آن را به اطلاع عموم برسانند. پرونده تشريفاتي ساختن حرم امام سادهزيست، جهت درس گرفتن از روزگار براي شما کافي نيست؟!