تبریز امروز:
گرایلی
…………….
قالب شعری گرایلی:
در فرهنگ لغت ترکی – فارسی شاهمرسی در خصوص گرایلی و ریشه آن چنین آمده است:
• گرای: صفت؛ لقب پادشاهان ترک شبه جزیره کریمه در شمال دریای سیاه( قارا دنیز)
• گرایلی: گونه ای شعر تغزلی آذربایجان که دارای 4 مصراع و 3، 5، 7 بند و هر مصراع آن نیز دارای 8 هجاست. قافیه بندی در آن نظیر قوشمالار است. در موضوعات طبیعت، عشق، دوستی، و زیبایی سروده می شود. انواع آن عبارتند از : جیغالی، ساللاما، نقراتلی، دیل دونمز و….( فرهنگ لغت ترکی – فارسی شاهمرسی، دکتر پرویز شاهمرسی، سال 1388،انتشارات اختر تبریز)
گرایلی در اصل نام یکی از مقام های موسیقی ترک ها علی الخصوص ترکمنی و آذربایجانی می باشد این مقام که از مقامهای اصلی و به اصطلاح شاه مقام است بسیار مورد توجه آشیق ها می باشد، این مقام در خلال داستان منظوم و منثور آن زمان می آید که قرار است صحنه ای سوزناک و غمناک به تصویر کشیده شود، مثلا آنگاه که کرم درآتش سوخته میشود و محبوبش(آسلی) فریاد سر داده و مویه و زاری می کند. در کلّ این مقام تصویرگر یک عزاداریست و مرثیه که با فضایی آرام، آغاز ولی در ادامه اوج گرفته و در پایان نیز فرود دارد.
همانگونه که گفته شد گرایلی در اصل نام مقامی از مقام های موسیقی آذربایجان بوده که همراه با شعر به اجرا در می آمد ولی به مرور زمان نام قالبی از قالب های شعر هجائی ترکی را به خود گرفت.
گرایلی از قالب های قدیمی و کلاسیک شعری آذربایجان محسوب می شود. قالبی ظریف و با ظاهری ساده ولی مشکل که از محبت، عشق، زندگی، طبیعت، زیبایی، اخلاق، باورهای دینی و قومی با چاشنی پند و اندز سخن می گوید.
گرایلی یک قالب 8 هجایی می باشد که از 3 تا 8 بند تشکیل می شود گرایلی نباید کمتر از3 بند باشد بدینصورت که در بند اول، مصراع های دوم و چهارم با هم همقافیه هستند و در بندهای بعدی 3 مصراع با هم همقافیه و مصراع های چهارم هر بند نیز با هم همقافیه هستند. همانطوری که در مقاله” شعر هجائی” گفته شد در اشعار هجائی تعداد هجاها مطرح هست نه نوع هجا، در شعر هجائی مهم نیست که هجاهای کشیده و بلند و کوتاه درست در مقابل همدیگر قرار بگیرند یا نگیرند بلکه مهم تعداد هجاها در هر قالب شعری می باشد.(قالب های شعری مختص آزربایجان)مثلا در قالب گرایلی تعداد مصراع ها 8 هجا باشد، در قالب بایاتی تعداد هجاهای هر مصراع 7 هجا باشد و در سایر قوالب به همین ترتیب.
با توجه به اینکه در گرایلی بند اول مسیر و جهت ساختار درونی و بیرونی، فرم، محتوا، تصویرسازی، فکر و اندیشه و احساس تمام بندهای ما بعد خود (کلیت شعر) را مشخص می کند فلذا از اولویت و اهمیت بیشتری برخوردار است. در گرایلی ممکن هست ما با دو نوع موضوع و دو نوع قافیه مواجه بشویم که یکی اصلی هست و دیگری فرعی بدینصورت:
وقتی که بند اول گرایلی مسیر و جهت ساختار درونی و بیرونی و محتوا و تصویرسازی گرایلی را مشخص کرد از بند اول به بعد شاعر در هر بند می تواند از مضامینی جداگانه استفاده کند به گونه ای که هر بند دارای مضمون و حتی موضوعی جداگانه برای خود داشته باشد که موضوع و مضمون هر بند می شود فرعی ولی همین موضوع و مضمون جدا در ارتباط با کلیت موضوع و مضمون شعر می شود اصلی؛
در خصوص قوافی نیز همین امر دنبال می شود یعنی هر بند دارای چهار مصراع می شود که سه مصراع هر بند دارای قافیه جداگانه به عنوان قافیه فرعی و مصراع چهارم هر بند دارای قافیه ای دیگر(اصلی) ومنتهی همقافیه با قافیه های زوج بند اول و تمام قوافی مصراع های چهارم بندهای دیگر که می شوند قافیه اصلی . حالا هنر شاعر در اینجا معلوم می شود که چگونه بر اساس زمینه چینی هایی که در مصراع سوم هر بند اتفاق می افتد با تغییر قافیه از فرعی به اصلی بتواند موضوع را نیز از مسیر فرعی به اصلی برگرداند. بطوریکه این تغییر قافیه از فرعی به اصلی همزمان با تغییر موضوع از فرعی به اصلی، هم زیبا باشد و هم مورد پسند مخاطب و هم منطقی و ادبی و هم شاعرانه. اوج مهارت شاعر گرایلی سرا در همین نکته نهفته است.
در واقع راز سرودن شعر در قالب ِ گرایلی، ارتباط دو موضوع اصلی و فرعی با هم و همزمان با تغییر قوافی از فرعی به اصلی می باشد. و این بار گران و وظیفه مهم نیز بر عهده ی مصرعی خواهد بود که وجه اشتراک دو موضوع باشد و آن مصرعی نیست مگر مصرع سوم هربند که علاوه بر ختم موضوع فرعی زمینه را آماده برای ادامه ی موضوع اصلی می کند.لذا هنر گرایلی سرایان در همین رمز مصرع سوم هر بند می باشد.(بند دوم به بعد)که با چه ظرافتی آنرا بسرایند.
گرایلی دارای انواع مختلفی می باشد ولی به نظر می رسد که نوع ساده و تجنیس و جیغالی آن بیشتر از هر نوع دیگری مقبولیت دارد.
1)-ساده گرایلی:
این نوع گرایلی از ساده ترین و مردمی ترین انواع گرایلی می باشد که نسبت به سایر گرایلی ها از سادگی بیشتری برخوردار است و ساختار بیرونی آن منطبق با تعریف اصولی از گرایلی می باشد.
2) جیغالی گرایلی:
بیشتر شبیه گرایلی ساده هست با این تفاوت که در پایان هر بند که آغاز بند بعدی می شود از یک عبارت 4 هجائی(تحت عنوان جیغا) استفاده می شود آنهم جهت همراهی ذهن مخاطب به ادامه شعر
3) نقارات گرایلی:
اگر در گرایلی ساده بعد از هر بند، یک یا دو مصراع و یا بیشتر عینا تکرار شود موجب شکل گیری نوع دیگری از گرایلی به نام “نقارات گرایلی” می شود.
4)جیناسلی گرایلی:
در ساختار شبیه گرایلی ساده هست با این تفاوت که در این نوع تمام قوافی هر بند با هم جناس هستند.
5) جیناس تام گرایلی:
همانطوری که از نامش پیداست تمامیت جناس در این نوع گرایلی بیشتر مطرح هست. “جیناس تام گرایلی” فرمی ظاهری شبیه گرایلی ساده دارد لیکن تمام کلمات مصراع اول بند اول آن با تمام کلمات مصراع سومش در جناس هستند و در سایر بندها نیز هر سه مصراع اول هر بند با هم جناس هستند.
6) ساللاما گرایلی
7) دوداق ده یمز گرایلی:
8) دیل دؤنمز گرایلی
9) مکرّر گرایلی
10) الیف لام اوستونده گرایلی
11) قوشا یارپاق گرایلی
13) نقطه سیز گرایلی
***
مشخصات بارز گرایلی:
داشتن ساختار بیرونی و درونی در ظاهر ساده ولی خیلی مشکل
داشتن زبان نرم و روان و سلیس و در عین سلاست برخوردار از صلابت محتوایی و زبانی
مردمی بودن فرم، محتوا و زبان
فی البداهه سرایی همراه با ساز و آواز(بیشتر توسط آشیق ها)
پیش قراولی بند اول: جهت و سرعت حرکت شاعرانه کلمات و مسیر حرکت شاعر چه در بعد محتوا و چه در بعد زبان شعری بیشتر در بند اول رقم می خورد به تعبیری سرنوشت زبان و محتوا و تفکر حاکم بر گرایلی در همان بند اول تعیین می شود.
گرایلی ظرفیت و استعداد پردازش تصاویر بکر و خلاقانه از جنس مردم را دارد منتهی شیوه حرکت ذهنی شاعر از ذهنیت به سمت عینیت جهت ملموس تر کردن و مردمی تر کردن این تصاویر خیلی مهم و اثرگذار می باشد.
داشتن تفکر و اندیشه جمعی که از درون آن صدای تفکرات، تاملات، عواطف و آرزوها، عقاید و باورهای مردمی به گوش می رسد.
استفاده از قوافی و ردیف های مردمی به گونه ای که مخاطب را بر سر شوق آورده و جهت ادامه قرائت و استماع شعر ترغیب می کند البته گزینش و چینش شاعرانه ردیف ها در کنار قوافی، مهارت شاعر را نیز در معرض نمایش قرار می دهد.
آوردن تخلص شعری در مصراع سوم بند پایانی
قابلیت طرح و بسط شاعرانه مسائل دینی و فقهی و آموزه های قرآنی و مباحث اخلاقی و اعتقادی با چاشنی عشق حتی از نوع مجازی آن ( با توجه به سیار و سیال بودن موضوعات از فرعی به اصلی و بالعکس)
پیوند ناگسستنی(اشعار هجائی از جمله گرایلی) با شعر و ادبیات و فرهنگ عامه ترک ها؛ در فقدان آموزش زبان و ادبیات ترکی، سرودن اشعار در قالب های هجائی را کمی با مشکل مواجه نموده است با این حال بوده و هستند بزرگان، شاعران، آشیق ها و علاقمندانی که با تحمل مرارت ها و سختی ها و مشقت های کثیری در جهت تسریع حرکت جاودانه شعر و ادبیات آزربایجان زحمت کشیده و می کشند.
***************************
آی آقالار! اهل دؤوران
بیر سؤزوم وار دئمک اولماز *
هر نمک ناشناسینان
نان و نمک یئمک اولماز*
کؤنول گل یولا گل یولا
دوشمه بیر اوزگه خیالا
هر خرسینن بیر چووالا
مدار اولماز،گیرمک اولماز*
کؤنول ائتمه منی عاصی
ده یه ر رقیبین طعنه سی
یالقیز الین چیخماز سسی
بی مایه داش،دیبک اولماز*
اهل دؤورانه خوش گره ک
هر یولا بیر یولداش گره ک
دار گونومده قارداش گره ک
بیگانه دن کؤمک اولماز*
ایکی سونا گؤل باشیندا
تئللری یاشیل باشیندا
رقیب ائوی یول باشیندا
دوستلوق ائدیب گئتمک اولماز*
گل سنه سؤیله ییم دوستوم
سنه واردیر چوخ اخلاصیم
سؤزو دئییب خسته قاسیم
داخی بوندان آرتیق دیمک اولماز*
(خسته قاسیم)
******************************************
خلیل مختاری نیا