تبریز امروز:
بنای یادبود"ارابه شکوه" بر روی طاق ساختمان ستاد کل از نظر حجم بزرگترین مجموعه در میان آثار باستانی سنت پترزبورگ است. ارتفاع آن 9.94 متر، عرض جلو 15.62 متر است. طول ارابه با مجسمه های اسب 9.59 متر است. این یکی از تزئینات فوق العاده شهر، یکی از نمادهای آن و یکی از ویژگی های غالب آن است.
"ارابه شکوه" به افتخار پیروزی روسیه بر ناپلئون در سال 1828 در مقابل پنجره های اقامتگاه سلطنتی - کاخ زمستانی قرار گرفت. با این حال، این بنای تاریخی بسیار بیشتر از سایر بناهای تاریخی در سنت پترزبورگ نیاز به تعمیر داشت. قطعات سنگین اغلب از آن می افتاد، تا 60 درصد از آبکاری مس و قاب های فولادی باید به طور مکرر تعویض می شد و پیکره های عظیم مجسمه ها از همان ابتدا متحرک بودند. علل این مشکلات نیاز به اصلاح داشت و بدون آن رفع آنها غیرممکن بود.
در 26 اکتبر 1828، گروه مجسمه سازی "ارابه شکوه" در طاق ساختمان ستاد کل رونمایی شد.
«این اثر هنری عظیم از چدن در ریختهگری ایالتی ریختهگری شد، غلاف مس و طلاکاری شد. ساختمان ستاد کل و کل میدان کاخ اکنون شکل دیگری به خود گرفته است.
آیا واقعاً دروازه پیروزی ناروا فقط در یک ماه ساخته شد؟
زمان کمی برای ساخت دروازه پیروزی ناروا وجود داشت، بنابراین کار به جاکومو کوارنگی سپرده شد. و این سازه در واقع از چوب و آلاباستر طبق طرح معمار بزرگ فقط در یک ماه ساخته شد، اما با یک تفاوت ظریف.
مجسمههای اصلی لژیونرهای رومی که قرار بود بر اساس طرح جاکومو ساخته شوند، جای شوالیههای روسی باستانی را گرفتند که لباسهایشان بر اساس نقاشیهایی ساخته شده بود که از نمونههای معتبر از اسلحهخانه کرملین ساخته شده بود.
***
پروژه معمار K. I. Rossi فرض بر این بود که بر روی طاق ساختمان ستاد کل، که در میدان تازه تشکیل شده کاخ در مقابل کاخ زمستانی در حال ساخت است، یک ترکیب پیشانی ساخته شده از چدن، متشکل از دو زن نصب شود. چهره هایی با ویژگی های نظامی و نشان دولتی. همان ترکیب باید روی اتاق زیر شیروانی مقابل، رو به روی خیابان نوسکی قرار می گرفت.
اما تزار الکساندر اول درگذشت و نیکلاس اول که جایگزین او شد (که دارای تحصیلات مهندسی عمران بود) پیشنهاد نصب ارابه رومی را بر روی طاق ساختمان ستاد کل داد که به عنوان پیروزمندانه تلقی می شد و الهه شکوه را مستقیماً به ساختمان قصر می برد. .
نیکلاس اول در مارس 1827 توسعه یک تزئین جدید برای طاق ستاد کل را به K.I. Rossi سپرد و به زودی نوشته ای روی نقشه ظاهر شد: "بسیار مورد تایید ... 18 مارس 1827 ژنرال آجودان شاهزاده ولکونسکی."
جایگزینی تزئینات روی طاق با بنای ارابه شکوه با عجله انجام شد. طاق و اتاق زیر شیروانی بالای آن به گونه ای طراحی و ساخته شده است که تزئینات چدنی را در امتداد جلو حمل می کند، که فقط دیوارهای نمای اتاق زیر شیروانی می تواند به عنوان پایه کافی باشد. برای حمایت از ارابه، که جرم آن در یک صفحه افقی قرار دارد، طراحی کاملاً متفاوتی مورد نیاز بود؛ باید به سرعت از آنچه قبلاً وجود داشت ایجاد می شد. این، به احتمال زیاد، ویژگی های طراحی نامطلوب و وضعیت فعلی پایه بنا را توضیح می دهد.
"...طبق بالاترین تایید شده (مورد تایید - B.C.) "طرح"..." بنای یادبود "ارابه شکوه" قرار بود از چدن ساخته شود. این بدان معناست که وزن آن حدود 5000 پوند (یعنی 80 تن) خواهد بود که ساخت فونداسیون این بنا را به یک مشکل جدی مهندسی تبدیل کرده است. لازم بود سقفی ایجاد شود که بتواند چنین وزنی را روی دیوارهای اتاق زیر شیروانی که قبلاً برای هدف دیگری ساخته شده بود تحمل کند. "ارابه" چدنی هشتاد تنی به سختی قادر به مقاومت در برابر خود قوس بود.
ایجاد بنای تاریخی و پایه و اساس آن به ریخته گری آهن الکساندروفسکی سپرده شد. مدیر کارخانه کلاس ششم برگ-هاپتمن، آ. کلارک، پنج شرط را مطرح کرد که تحت آنها موافقت کرد که این کار را انجام دهد. یکی از آنها نوشته بود: "تزیینات و مجسمه ها را می توان از چدن، آهن یا مس درست کرد، زیرا طبق نظر و توافق مشترک من با آقای معمار روسی، بهتر و راحت تر خواهد بود."
پس از مکالمه با A. Clark، K. I. Rossi به وزیر خانواده امپراتوری، شاهزاده Volkonsky رو کرد:
«با اجازه جناب عالی، ارابه ای با اسب ها و جنگجویان بر روی طاق ساختمان در میدان کاخ از چدن سفارش داده شد، با توجه به توضیحاتی که با آقای کلارک داشتم، معلوم می شود که اگر ارابه همراه با لوازم بوده است. ساخته شده از ورق مس به ضخامت 1/8 اینچ (یعنی 3 میلی متر - قبل از میلاد)، پس از آن استحکام بیشتری خواهد داشت، به خصوص که مدیر کارخانه با این پیشنهاد موافقت می کند، بدون اینکه هزینه ای بیش از حد برای آن بخواهد. ارابه مسی، طبق گفته کلارک، تقریباً تا 1000 پوند خواهد بود و در چدن قرار است تا 5000 پود باشد. در مورد این بیانیه، این قطعنامه آمده است: "به دستور اعلی صادر شد که مسی را انجام دهند و زیر برنز بگذارند. 13 نوامبر 1827."
بنابراین، عامل تعیین کننده برای K.I. Rossi در انتخاب مواد (ورق مس به ضخامت 3 میلی متر) و فناوری (پانچ) برای ایجاد بنای یادبود وزن بود: ارابه مسی باید پنج برابر کمتر از چدن وزن داشت. این امید را برای حل مشکل ایجاد پایه برای یک بنای جدید ایجاد کرد.
فعلاً این واقعیت را کنار بگذاریم که در آن زمان در روسیه هیچ توانایی فنی برای از بین بردن چنین بنای تاریخی از چنین ورق مس ضخیم وجود نداشت که هزینه فقط یک مجموعه "اشکال عمداً از چدن" برای ضربه زدن لازم باشد. از همان چدن بنای یادبود بیشتر از هزینه یک ریختهگری خواهد بود. اما به دلایلی A. Clark "استفاده نمی شود
من درخواست پرداخت بیش از حد داشتم.» اجازه دهید جنبه دیگری از این تصمیم را در نظر بگیریم.
اگر پیکره های بنای تاریخی از ورق مس ضخیم ساخته شده باشند، پوسته های بسیار محکم و سفت و سختی خواهند بود که می توانند وزن خود را تحمل کنند و باد، برف و بارهای دیگر را تحمل کنند. سازههای نگهدارنده سبک باید در داخل شکلها وارد شوند، که فقط برای اطمینان از اتصال محکم پوستههای باربر به پایه، طراحی شدهاند، و از عدم تحرک و یکپارچگی کل ترکیب اطمینان حاصل میکنند.
اینها سازه های حمایتی سبک و غیر جامد هستند که ساخته شده اند. اما پوسته ها متفاوت بودند.
کی آی روسی هیچ نقشه یا محاسبه ای انجام نداد. او فقط نقاشی ها و سپس مقواها را تکمیل کرد. محاسبات و ترسیم سازه های نگهدارنده و شالوده "ارابه شکوه" باید در کارخانه اسکندر انجام می شد. (نقاشی ها باقی نمانده اند؛ آنها قبل از انقلاب 1917 گم شده اند.)
با نگاهی به آینده، باید گفت که در تمام تعمیرات متعدد آن، هیچ کس پایه ارابه شکوه را از پایین (زیر سکوی چدنی) بررسی نکرده بود، زیرا این فضا از هر طرف با دیوارهای آجری پوشیده شده بود. و در نتیجه غیر قابل دسترس تنها در حین بررسی ما چهار گذر در این دیوارها ایجاد شد و با بررسی مشخص شد که نیم خرپاهای فلزی نگهدارنده صفحات چدنی پایه بنا (احتمالاً به دلیل عجله) متقارن شده اند، در حالی که صلیب سقف آجری قوسی اتاق زیر شیروانی نامتقارن بود و به سمت دیوار جنوبی حرکت کرد. در نتیجه، نیم خرپاهای "جنوبی" در جای خود قرار نگرفتند. برای قرار دادن آنها، سازندگان "ارابه جلال" مجبور شدند سنگ تراشی را به ضخامت یک و نیم آجر (120 میلی متر) از ضلع جنوبی سقف قوسی برش دهند و در آن مکان هایی که این کار کمکی نکرد، میله های پایینی نیمه خرپاها شکسته شد.
اثرات مخرب و تضعیف کننده بر روی عناصر فونداسیون متأسفانه از همان ابتدا ذاتی بود. الف. کلارک (مدیر کار) می توانست اجازه چنین تضعیف پایه را بدهد و حتی دقیقاً در محلی که بزرگترین بار متمرکز - خود ارابه در آن قرار دارد - فقط اگر می دانست که وزن مجسمه های یادبود 80 نخواهد بود و نه 16 تن (همانطور که به کمیسیون ساخت و ساز اعلام شد و در پروژه ذکر شد)، بلکه بسیار کمتر است.
اندازهگیریهای ما از ضخامت ورقهای مسی که پوستههای تمام چهرههای "ارابه جلال" را تشکیل میدهند نشان داد که برای ایجاد بنای یادبود از ورق مسی با ضخامت 0.8-1.0 میلیمتر و نه 3 میلیمتر استفاده کردند. همانطور که A. Clark در پروژه بیان کرد و پس از آن در تمام اسناد مربوط به "ارابه شکوه" ظاهر شد.
تصمیم به جایگزینی مس ضخیم روی پوسته های پیکره های یادبود با مس نازک (در واقع فویل) باعث شد تا وزن شکل ها به میزان قابل توجهی کاهش یابد و از وضعیت دشواری که به دلیل اشتباه در اندازه خرپاها به وجود آمده بود خارج شویم. .
این احتمالاً همان چیزی است که چنین اقدامات جسورانه ای را برای تضعیف بنیان توضیح می دهد و دلیل دردسرهای این بنا از روز اول پیدایش آن چیست.
بنابراین به دلیل عجله، هندسه واقعی طاق قوس متقاطع را در نظر نگرفتند و خرپاهای فلزی به اشتباه ساخته شدند. برای استقرار آنها باید اقداماتی برای تضعیف پایه بنا انجام می شد و همین امر باعث شد که تصمیم به استفاده از مس نازک به جای مس ضخیم برای پوسته ها گرفته شود.
اما سازه های پشتیبانی فولادی همان تکیه گاه های سبک وزن باقی ماندند که برای پوسته های باربر ساخته شده از مس ضخیم طراحی شده بودند. به سختی می توان آنها را یک قاب نامید. بنابراین، تا زمانی که تکیهگاهها در سال 1906 جایگزین شدند، تمام پیکرههای بنای یادبود "کاملاً از باد بی حرکت نبودند". تحرک پوسته ها علت اصلی ترک خوردگی درزها، ریزش قطعات و همچنین نفوذ رطوبت جوی به داخل شکل ها و زیر سکو بود که باعث خوردگی و تخریب سریع بست ها و سازه ها می شد.
افتتاح بنای یادبود و اولین تعمیرات
در این شکل: پوسته از فویل مس ساخته شده است، سازه های فلزی سبک و جامد نیستند و پایه ضعیف شده است - بنای یادبود "ارابه شکوه" نقاشی شده با رنگ روغن برنز در 14 اکتبر 1828 افتتاح شد.
کارهای تکمیلی ترکیب مجسمه از قبل در هنگام نصب آن در محل شروع شد: دو سرباز باید برداشته می شدند و به کارخانه منتقل می شدند.
تا سال 1830، کار بر روی تکمیل ساختمان و طاق انجام شد، پس از آن نیکلاس اول دستور داد "ارابه روی طاق ساختمان جدید ... به وزارت دارایی تحویل داده شود"، که همچنین کارخانه اسکندر را کنترل می کرد. ، که موظف به نظارت بر ایمنی کار خود بود. A. Clark به زودی کارخانه را ترک کرد و I. Fullon جایگزین او شد، که قبلاً در سال 1842 مجبور شد به استاد سیمون کوستین دستور دهد تا "تصحیحی از ضررها و سایر اصلاحات روی قسمت فلزی "ارابه شکوه" ارائه دهد. این کار به این دلیل انجام شد که فرمانده کل ساختمان ستاد کل از سقوط قطعات «عقاب بزرگ دو سر با وزن بیش از یک پوند...» خبر داد. از توصیفی که کوستین انجام داد، چنین برمیآید که بسیاری از عناصر پوستههای مسی پیکرههای بنای تاریخی در این مدت زمان بسیار کوتاه ناپدید شدهاند، اما نکته اصلی این است که "ارابه در باد کاملاً بی حرکت نیست. به همین دلیل است که لازم است اتصالات به آن اضافه شود.» یعنی اضافی
عناصر سازه های نگهدارنده فولادی در سال 1843 اولین تعمیرات انجام شد. در همان زمان، برنزینگ (مبتنی بر روغن) نیز از سر گرفته شد، اما اشکال اصلی - تحرک ارقام - برطرف نشد.
خطر نابودی و سقوط چهره های گروه مجسمه سازی نه تنها باقی ماند، بلکه به مرور زمان افزایش یافت. در سال 1849، خدمات عملیات "خانه ادارات وزارت دارایی" این را به مدیر دفتر وزیر، بارون A.F. Grevenitz گزارش کرد و او به همان I. Fullon دستور داد تا فوراً یک بررسی دیگر انجام دهد. فولون گزارش مفصلی ارائه کرد که در آن علاوه بر ناپدید شدن عناصر جدید مجسمه و سایر آسیبهایی که در کمتر از شش سال پس از تعمیر قبلی رخ داده است، «علت اصلی آسیب فعلی بدون شک باد، ارتعاش توده های عظیمی بود که جدا از یکدیگر قرار گرفته بودند.» و در داخل هر شکل، فولون اشاره می کند، "اسکلت" اسب ها (قاب) از نوارهای بسیار نازکی تشکیل شده است که به هم متصل نمی شوند و در کل قسمت داخلی بدن گسترش نمی یابند. و بعلاوه، چسباندن این «قابها» فیگورها به صفحات چدنی بسیار غیر قابل اعتماد است: «... تکیهگاههای بیرون زده فقط با پیچهای نازک و مهرههای سبک جذب میشوند. پای اسبها به آن نمیرسد. کف چدنی است و بنابراین می توان پین ها را خم کرد. و این همان چیزی است که مدیر کارخانه در مورد این بنای تاریخی می نویسد - محصولی از همان گیاه که در مقابل کاخ سلطنتی قرار گرفته است.
علاوه بر تقویت قاب های داخلی فیگورها و چسباندن آنها به پایه، I. Fullon همچنین پیشنهاد ساخت یک قاب خارجی از فولاد را برای تمام فیگورها و همچنین اتصال اسب ها به یک بلوک با استفاده از میله ای که بالای پشت آنها قرار دارد را پیشنهاد کرد. . و این نوار باید با رنگ سفید پوشانده شود تا ظاهر اوناگو را تا حد امکان کاهش دهد. مقدار پول مورد نیاز برای تعمیرات بیش از مقدار هزینه شده 6 سال قبل است.
تعمیرات فقط در سال 1851 انجام شد و پیمانکار جدیدی که تعمیرات را انجام داد، استاد فیلاتوف دیگ مس، فهرست بلندبالایی از تلفات بازسازی شده پوسته های مسی چهره ها، دکورها و ویژگی های بنا را ارائه کرد. وی همچنین به زنگ زدگی تعدادی از عناصر سازه ای اشاره کرد.
در مورد قاب ها (خارجی و داخلی) پس طبق بیانیه موجود در آرشیو 16.5 تن آهن برای تولید آنها هزینه شده است. این بدان معنی است که تقریباً تمام قاب ها و قسمت های چفت و بست "ارابه گلوری" از ابتدا ساخته شده اند. لازم به ذکر است که در این مورد طرح نویسنده نقض شد، عناصری ظاهر شد که توسط K. I. Rossi ارائه نشده بود: قاب های فولادی خارجی، پایه ای که میله کشش را نگه می دارد، میله ای که اسب ها را محکم می کند، گل رزهای آویزان شده روی میله برای مبدل کردن آن. ، و مانند آن. سایر کاستی های اولیه "ارابه شکوه" برطرف نشد.
از سال 1864، بنای یادبود ارابه شکوه بدون مالک بوده است - هیچ یک از سازمان های دولتی مسئولیت آن را بر عهده نگرفته است یا نظارتی بر آن اعمال نکرده است. در همین حال، به دلایل ذکر شده در بالا، چهره های موجود در گروه مجسمه سازی تزئینات خود را از دست دادند. درزهای بین ورقه های پوسته نازک باز می شد. عناصر قاب به دلیل ورود آب به داخل زنگ زدند و فرو ریختند. از طریق سقف زنگ زده، آب به پایه بنا نفوذ کرده و باعث زنگ زدگی خرپاهای ضعیف شده و تخریب سازه های آجری شده است.
فقط در سال 1884 خدمات فنی ستاد کل کشف کرد که به دلیل این نشت ها از طریق اتاق زیر شیروانی که "ارابه شکوه" بی صاحب روی آن ایستاده بود، خطر تخریب خود قوس وجود داشت.
به مدت دو سال، مقامات متوجه میشدند که این «شکوه» کیست، یعنی بخش چه کسی باید در تعمیر بنای یادبود مشارکت داشته باشد، و تنها در سپتامبر 1886، کمیسیونی که توسط شهردار سن پترزبورگ ایجاد شد، گروه مجسمهسازی را در محل بررسی کرد. و پروتکل کوتاهی را تنظیم کرد: «... پایه یا سکوی زیر گروه نیاز به تعمیرات اساسی دارد، زیرا قطعات آهنی که این پایه با آن پوشانده شده زنگ زده و قطعات چوبی واقع در زیر آهن پوسیده شده است، در نتیجه آبهای جوی آزادانه به داخل ساختمان میریزند و به طاق سنگی آسیب میرسانند... خود گروه در بسیار نادیده گرفته شده است، بسیاری از قسمتها گم شدهاند، رشتههایی که چهرهها را در کنار هم نگه میدارند حرکت دارند.»
سه شرکت پیشرو در سنت پترزبورگ پروژه ها و برآوردهایی را برای تعمیرات لازم تهیه کردند. تا یک سوم هزینه اصلی خود "ارابه" مورد نیاز بود. اما فقط 500 روبل برای تعمیرات داده شد که در سال 1887 برای پوشاندن سقف زیر "ارابه" با نمد سقف استفاده شد. اما این بنای تاریخی همچنان نادیده گرفته شد و به فرو ریختن ادامه داد.
و دوباره ، در سال 1896 ، ستاد کل زنگ خطر را در مورد نشت احتمالی از زیر "ارابه شکوه" از طریق اتاق زیر شیروانی و طاق به صدا درآورد. این بنا توسط متخصصان مورد بررسی قرار گرفت. معلوم شد که لازم است "از مس قرمز دوباره ساخته شود:
اسب ها دارای: 3 دم کامل، 2 نیمه دم، 7 قطعه یال، 5 اندام لقاح اسب نر، 6 ورقه پوشاننده سوراخ های پشتی، 6 پلاک زیر سم برای هر اسب هستند.
سربازان: 2 تکه شنل بزرگ.
ارابه دارای: 15 سپر با زیور، 4 زیور، 50 برگ بلوط، 50 برگ لور.
عقاب ارابه دارای: 1 سر، 2 بال است.
فیگور گلوری دارای: 1 تاج بزرگ برگ لورل، 1 پای چپ است.
کل بدنه ارابه را از آهن بسازید
، سکوی بالایی ارابه، دایره بیرونی چرخ ها، دایره داخلی چرخ ها، عقب چرخ ها، محور و میله کششی. تمام اتصالات آهنی را تعمیر کنید، پیچ ها را عوض کنید، تمام قسمت های رانده شده اسب ها و فیگورها را ببندید..."
غیرممکن است که با آرامش این فهرست تلفات (هنوز ناقص) را در بنای یادبود شکوه روسیه بخوانید و ببینید که خود الهه شکوه یک معلول یک پا شده است و عقاب دو سر که سر و هر دو بال خود را از دست داده است. ، بیش از آنکه به نماد دولتی تبدیل شود، تبدیل به یک نماد خوراکی شده است.
با این وجود، مکاتبات بین مقامات در مورد تخصیص مقدار مورد نیاز برای مرمت تا سال 1906 به طول انجامید.
در اوت 1906، مرمت آغاز شد و شرکت A. Moran ابتدا مجبور شد از تزئینات ارابه در دروازه ناروا استفاده کند، زیرا کل تزئینات "ارابه شکوه" در طاق ساختمان ستاد کل گم شده بود. به همراه نقشه ها و نقشه ها
در پایان ژوئن 1907، بازسازی کامل شد. در عین حال 66 پود و 36 پوند مس قرمز برای مرمت پوسته های مسی این بنای تاریخی هزینه شد. مساحت پوسته و عناصر تزیینی تازه ساخته حدود 60 درصد از کل مساحت عناصر مسی بنا را به خود اختصاص داده است. همان مقدار مس برای سقف زیر "ارابه شکوه" استفاده شد (تا نشت نکند). اما اکنون این مس در تماس نزدیک با پایههای فولادی (پینها) بود که ارقام را روی پایه چدن محکم میکرد و جفت گالوانیکی حاصل باعث خوردگی الکتروشیمیایی تسریع شده بود که باعث تضعیف ستونها میشد.
باز هم با بنیاد بنا کاری انجام نشد. ارابه نه مانند قبل، بلکه به رنگ برنز پتینه شده (سبز زیتونی) رنگ آمیزی شد.
پس از سال 1907، گروه مجسمه سازی "ارابه شکوه" بازسازی نشد. تنها پس از جنگ جهانی دوم، در سال 1945، به همان رنگ ابتدای قرن رنگ آمیزی شد.
اکنون می دانیم که در ابتدا، در طول ساخت بنای «ارابه جلال»، عوامل زیان آور زیر در طرح ها و مصالح آن گنجانده شده است:
1. در پایه بنا، خرپاهای چدنی آشکارا شکسته نصب شده و طاق آجری با بریدن تعدادی آجر ضعیف شده است.
2. عدم تهویه و زهکشی میعانات فضای بسته که این مزارع در آن قرار داشتند باعث خوردگی چدن شد.
3. از مس با ضخامت 0.8-1 میلی متر به جای 3 میلی متر به عنوان ماده برای پوسته فیگورها استفاده شده است که عدم سفتی پوسته ها را ایجاد کرده و باعث ترک خوردن درزهای بین ورق های آن، از بین رفتن و تغییر شکل می شود. و همچنین اجازه ورود رطوبت به ارقام را داد.
4. قاب فیگورها بیش از حد نازک و مستحکم نبود که باعث حرکت خود فیگورها و همچنین به ایجاد شکاف و شکاف در پوسته ها می شد.
5. پوستههای مسی با پرچ و پیچ و مهره مستقیماً روی سازههای نگهدارنده فولادی محکم میشدند، زهکشی حفرههای پیکرهها وجود نداشت که در صورت وجود رطوبت در داخل و خارج پیکرهها باعث افزایش خوردگی سازهها و آنها میشد. تخریب.
6. اتاق زیر شیروانی زیر بنای تاریخی با آهن پوشانده شده بود که در نقاط تماس با مس پوسته ها خورده می شد و - هر از گاهی.
"ارابه گلوری" احیا شد
پس از انجام جستجوی بایگانی، مرمتگران توانستند تشخیص داده و «درمان» را آغاز کنند.
آنها تصمیم گرفتند مجسمه عظیم را از بین نبرند و آن را در محل بازسازی کردند. قابها و بندهای نصبشده در مرمتهای قبلی که طرح نویسنده را مخدوش میکرد، حذف شدند. آنها طاق حامل یک مجسمه عظیم را تقویت کردند. پی تاریخی چدن حفظ شده است، اما بار اصلی بر روی سازه های فولادی جدید است. زهکشی سقف و فضاهای داخلی تهویه شد.
روکش مجسمه، همانطور که برنامه ریزی شده بود، از مس ساخته شده بود، اما به منظور استحکام بیشتر، آنها تصمیم گرفتند که قسمت های اعمال شده (تاج گل روی سر، پرهای روی بال ها) را رها کنند؛ همه از یک ورق ساخته شده بود. . برای استحکام بیشتر، ورق ها توسط جوش آرگون-قوس به یکدیگر متصل شدند. سازه های برنجی اضافی در بال ها قرار داده شد. قابهای آهنی داخلی پس از پیشنگهداری حفظ شدند؛ قابهای فولادی با گالوانیزه سرد نیز نصب شدند.
تمام فضای خالی در حفره های فیگورها با فوم پلی یورتان سخت و بسیار سبک پر شده بود. این فوم یک نگهدارنده عالی هم برای قاب های فولادی و هم برای سطح داخلی غلاف های مسی است. پس از سفت شدن، قاب ها و پوسته ها را به هم می چسباند و استحکام و ثبات لازم را به آنها می دهد. و از آنجایی که هوای داخل شکل ها کاملاً جابجا شده است، تراکم تشکیل نمی شود.
آزمایشها نشان دادهاند که فوم درون شکلها، که از نور خورشید پنهان است، برای چندین دهه تغییری در خواص خود نمیدهد. در صورت لزوم به ژلی تبدیل می شود که به راحتی قابل جدا شدن است.
در ضخامت فوم داخل پیکرههای اسب، در حفرههای مهر و موم شده خاصی، ارتعاشهای رزونانسی قرار داده شده بود: آونگهای دو پوندی که با ارتعاشات خود فیگور تنظیم شده بودند. برای محافظت از مس در برابر خوردگی، تمام سطح مجسمه در سه لایه با یک ترکیب خاص پوشانده شد تا شبیه برنز پتینه شده باشد.
وضعیت مجسمه توسط فرومغناطیس های مخصوص کنترل می شود. این بنای تاریخی نیز از صاعقه محافظت می شود.
با این حال، پیش بینی همه چیز غیرممکن است. در شب سال نو 2001، الهه شکوه بازسازی شده در طول
آتش بازی مورد اصابت گلوله آتش نشانی. مجسمه ذوب شد و تلاش های باورنکردنی مرمتگران برای بازسازی آن در تاریخ معینی انجام شد.
و جزئیات جالب دیگر. منتخبان قرن 19 ابزار خود را "برای آیندگان" در حفره مجسمه گذاشتند. استادان مدرن یک کپسول فلزی با نام تمام شرکت کنندگان در بازسازی را در مجسمه بازسازی شده قرار دادند.
فراخوان قرن ها ادامه دارد.
27 می روز تولد سن پترزبورگ است. در سال 1703 در چنین روزی بنای قلعه پیتر و پل زیر رعد و برق توپ و آتش بازی بنا شد.
سن پترزبورگ از سال 1712 تا 1917 پایتخت امپراتوری روسیه بود. این شهر توسط معماران مشهور خارجی و معماران با استعداد روسی ساخته شده است. این شهر به طور کلی به عنوان یکی از زیباترین شهرهای اروپا شناخته می شود.
در اواخر قرن نوزدهم، سنت پترزبورگ به بزرگترین مرکز صنعتی، اعتباری و مبادله ای در روسیه و یکی از مهم ترین مراکز در جهان تبدیل شد.
تا به امروز، این شهر شرکت های صنعتی اصلی خود را حفظ کرده است. رشد تولید صنعتی در پایان سال گذشته 130 درصد - بالاترین در کشور - بود.
از نظر جمعیت، سن پترزبورگ در رتبه دوم فدراسیون روسیه (پس از مسکو) قرار دارد - 4.5 میلیون نفر در اینجا زندگی می کنند. مساحت شهر (به همراه مناطق تابعه اداری) 1439 کیلومتر مربع است.
پایتخت شمالی ما بزرگترین مرکز فرهنگی کشور است: 73 موزه، بیش از 50 تئاتر حرفه ای، 358 کتابخانه عمومی، 14 سالن نمایشگاه و کنسرت.
حجم های آبی متعدد به سنت پترزبورگ اصالت می بخشد: حدود 300 رودخانه، دریاچه، کانال و در نهایت خلیج فنلاند. این شهر در مرکز تلاقی مسیرهای دریایی، رودخانه ای و زمینی قرار دارد. این دروازه اروپا به روسیه است.
سن پترزبورگ در میان شهرهای بزرگ روسیه سبزترین است (73 پارک، حدود 1000 باغ و میدان، بیش از 900 خیابان سبز). مجموعههای کاخ و پارک Tsarskoye Selo، Pavlovsk، Petrodvorets و Oranienbaum شهرت جهانی دارند. به ازای هر ساکن سن پترزبورگ 56 متر مربع فضای سبز وجود دارد. مرکز تاریخی سنت پترزبورگ و مجموعه های معماری حومه آن در فهرست میراث فرهنگی جهانی یونسکو گنجانده شده است.
حدود 6 هزار بنای معماری در این شهر وجود دارد (3.5 هزار - فدرال و 2.5 هزار - منطقه ای). در میان آنها باغ های جلویی، حصارها، فانوس ها و سایر اشکال کوچک هستند. حدود هزار ساختمان (بدون احتساب موزه-رزروها) به عنوان بناهای معماری فدرال طبقه بندی می شوند.
در دوران جنگ بزرگ میهنی، در سخت ترین روزهای محاصره، یک بازرسی ویژه که یک گردان امداد و نجات اضطراری در اختیار داشت، از آثار هنری شهر مراقبت می کرد. بلافاصله پس از شکستن محاصره، کارگاه های علمی و مرمتی ایجاد شد. ویرانی های پس از جنگ برطرف شد، اما آب و هوای مرطوب سنت پترزبورگ از سنگ مرمر، گرانیت یا برنز دریغ نمی کند. بناها باید تحت نظارت مستمر مرمتگران باشند.
در اوایل دهه 1990، هیچ بودجه ای برای کار مرمت در سنت پترزبورگ اختصاص داده نشد و بناهای هنری در وضعیت وحشتناکی قرار داشتند. در آماده سازی برای سالگرد، کار مرمت در اولویت قرار گرفت.