تبریز امروز:
بسمالله الرحمن الرحيم
⬅️ تأسيس نهادهاي حمايتي به فرمان امام خميني، هدف مهمي داشت که با گذشت زمان، اين هدف فراموش شد و اين نهادها به بخشهاي جديدي از دستگاه عريض و طويل حاکميتي تبديل شدند.
اکنون سؤال اساسي اينست که فعاليت نهادهاي حمايتي مانند کميته امداد و بنياد مستضعفان و... که امام خميني آنها را براي کمک به محرومين تأسيس کردند، بايد ابدي باشد يا وظيفهاي برعهده آنها گذاشته شده که بايد در يک دوره زماني معقول و منطقي آن را به انجام برسانند و روزي نيز پايان مأموريت خود را اعلام نمايند؟
پاسخ اين سؤال را ميتوان از خود امام خميني دريافت کرد. ايشان در موارد متعددي از سخنان و پيامهايشان با صراحت اعلام ميکنند فقر و محروميت بايد ريشهکن شوند و روزي فرا برسد که در جامعه اسلامي فقري وجود نداشته باشد. يک مورد از اين سخنان، اين جمله کوتاه است که: «محروميتزدائي، عقيده و راه و رسم زندگي ماست».
استفاده از عبارت «محروميتزدائي» تکليف را کاملاً روشن ميکند و ترديدي باقي نميگذارد که هدف امام خميني، پايان دادن به فقر و محروميت و حتي جلوگيري از پيدايش مجدد آن در جامعه اسلامي بوده است.
نکته بسيار جالب در اين مبحث اينست که امام برنامهريزي براي از بين بردن فقر و محروميت را وظيفه علما و محققين و کارشناسان ميدانند و با شفافيت تمام اعلام ميکنند:
«اين به عهده علماي اسلام و محققين و کارشناسان اسلامي است که براي جايگزين کردن سيستم ناصحيح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامههاي سازنده و دربرگيرنده منافع محرومين و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفين و مسلمين را از تنگنا و فقر معيشت درآورند».
از اين توصيه امام خميني کاملاً آشکار است که ايشان سيستم اقتصادي موجود در جهان اسلام ازجمله ايران را غيرمنطبق بر احکام اسلام ميدانستند و از نظر ايشان همين سيستم ناصحيح ريشه پيدايش فقر و محروميت بود.
جالبتر اينکه نگاه غيرجامع به احکام اسلام از نظر امام خميني، عامل مهم پيدايش محروميت است. اين نگاه که به علت بيتوجهي حکام کشورهاي اسلامي به احکام اسلام رخ داده، امت اسلامي را دچار فاصله طبقاتي کرده است و عمل به احکام اسلام به صورت جامع راهحل اين مشکل است. نظر امام در اين زمينه اينست:
«مجموعه قواعد اسلامي، هنگامي که در کل پيکره اسلام به صورت يک مکتب منسجم ملاحظه شود و همهجانبه پياده شود، بهترين شکل ممکن خواهد بود، هم مشکل فقر را از بين ميبرد و هم از فاسد شدن يک عده به وسيله تصاحب ثروت جلوگيري ميکند و در نتيجه، کل جامعه را از فساد حفظ ميکند و هم مانع رشد استعدادها و شکوفائي قدرت ابتکار و خلاقيت انسانها نميشود».
اين نگاه عميق امام خميني به موضوع مبارزه با فقر و محروميت، متأسفانه مورد توجه مسئولين نظام جمهوري اسلامي قرار نگرفته است. ماندگاري نهادهاي حمايتي تا امروز که 42 سال از تأسيس آنها گذشته، نشان از برداشت نادرست کارگزاران نظام از منظور و مقصود امام دارد. به همين دليل، اين نهادهاي حمايتي به جاي اينکه فقرا و محرومين را از فقر و محروميت نجات دهند، بر تعداد فقرا افزودهاند و منجر به فربه شدن اين نهادها و اضافه شدن بر کارمندان و مديران و ساختمانهاي آنها شدهاند. اينکه بعد از چهار دهه که از شکلگيري اين نهادها ميگذرد، هنوز در شرايط استثنائي کشور توسل به توزيع ميليونها بسته معيشتي يکي از رايجترين راهحلهاست، مفهومي غير از اين ندارد که نهادهاي حمايتي در مأموريتي که داشتند شکست خوردهاند. روش صدقه دادن به مردم تحت عناويني از قبيل يارانه و کمکهاي متفرقه معلوم نيست تا چه وقت قرار است ادامه پيدا کند. به نظر ميرسد مسئولان اين نهادها فکر ميکنند تا روز قيامت بايد در ساختمانهاي سر به فلک کشيده و با حقوقهاي نجومي باقي بمانند و محروميت و فقر هم بايد تا روز قيامت ادامه داشته باشد. ادامه محروميت و فقر، علاوه بر آب و ناني که براي مسئولين اين نهادها دارد ابزار خوبي هم براي آن دسته از فعالان سياسي است که ميخواهند با شعارهاي فريبنده دلسوزي براي محرومين و وعدههاي دروغين حل مشکلات آنها موفق به کسب آراء مردم شوند و به قدرت برسند.
اين وضعيت شرمآور با خط امام کاملاً در تضاد است. وفاداران به گفتمان انقلاب اسلامي و امام خميني بايد با مطرح ساختن تعاليم مطرح شده توسط امام، از فرصت دهه فجر استفاده کنند و زمينه را براي بازگشت به خط امام فراهم نمايند.