جوزف جی. گونزالس دانشیار، مطالعات جهانی، دانشگاه دولتی آپالاچی

آیا چراغ ها بر سر رهبران کمونیست کوبا خاموش خواهند شد؟ با گزینه های کمتری برای تقویت اقتصاد، آینده آنها تیره تر به نظر می رسد

تاریخ انتشار : ۱۵:۲۶ ۲۲-۰۸-۱۴۰۳

رهبران کمونیست کوبا در بحبوحه بحران هستند - و نه برای اولین بار. در 18 اکتبر 2024، شبکه برق کشور از کار افتاد و کوبایی‌ها بدون چراغ یا یخچال باقی ماند. خاموشی ها از آن زمان ادامه داشته است و از 4 نوامبر هیچ نشانه ای از رها شدن آنها دیده نمی شود. این قطعی برق بخشی از یک بحران اقتصادی بزرگتر را تشکیل می دهد، که بدترین بحران از سال 1991 است. کوبا برای تولید برق، نفت می سوزاند و به زبان ساده، نمی تواند هزینه نفت مورد نیاز خود را بپردازد، چه برسد به اینکه سیستم برق را حفظ کند. این امر منجر به کمبود شدید نه تنها برق، بلکه بنزین، مواد غذایی و تجهیزات پزشکی شده است. بحران اخیر کوبا ناظران را وادار کرده است که دوام این رژیم را زیر سوال ببرند و بسیاری از آنها می پرسند که آیا اکنون زمان اصلاح یا فروپاشی دولت کمونیستی کوبا است؟ برای محقق تاریخ کوبا مانند من، این یک سوال منصفانه است. رهبران کوبا بحران‌های مشابهی را برای بیش از شش دهه تحمل کرده‌اند - انحصار قدرت سیاسی را در تمام طول این مدت حفظ کرده‌اند. دلیل آن کمتر در تعهد ایدئولوژیک نهفته است تا توانایی رهبران هاوانا برای تبدیل شدن به مشتریان حامیان قدرتمند خارجی. کمونیست‌های کوبا نیز نشان داده‌اند که مایل به تغییر مسیر در زمانی که بقای آن‌ها ایجاب می‌کند، هستند. اما این بار مشخص نیست که هر کدام از این دو استراتژی برای حفظ قدرت وارثان فیدل کاسترو کافی باشد.

تبریز امروز:

قطع برق در کوبا
رهبران کمونیست کوبا در بحبوحه بحران هستند - و نه برای اولین بار.

در 18 اکتبر 2024، شبکه برق کشور از کار افتاد و کوبایی‌ها بدون چراغ یا یخچال باقی ماند. خاموشی ها از آن زمان ادامه داشته است و از 4 نوامبر هیچ نشانه ای از رها شدن آنها دیده نمی شود.

این قطعی برق بخشی از یک بحران اقتصادی بزرگتر را تشکیل می دهد، که بدترین بحران از سال 1991 است. کوبا برای تولید برق، نفت می سوزاند و به زبان ساده، نمی تواند هزینه نفت مورد نیاز خود را بپردازد، چه برسد به اینکه سیستم برق را حفظ کند. این امر منجر به کمبود شدید نه تنها برق، بلکه بنزین، مواد غذایی و تجهیزات پزشکی شده است.

بحران اخیر کوبا ناظران را وادار کرده است که دوام این رژیم را زیر سوال ببرند و بسیاری از آنها می پرسند که آیا اکنون زمان اصلاح یا فروپاشی دولت کمونیستی کوبا است؟

برای محقق تاریخ کوبا مانند من، این یک سوال منصفانه است. رهبران کوبا بحران‌های مشابهی را برای بیش از شش دهه تحمل کرده‌اند - انحصار قدرت سیاسی را در تمام طول این مدت حفظ کرده‌اند. دلیل آن کمتر در تعهد ایدئولوژیک نهفته است تا توانایی رهبران هاوانا برای تبدیل شدن به مشتریان حامیان قدرتمند خارجی. کمونیست‌های کوبا نیز نشان داده‌اند که مایل به تغییر مسیر در زمانی که بقای آن‌ها ایجاب می‌کند، هستند.

اما این بار مشخص نیست که هر کدام از این دو استراتژی برای حفظ قدرت وارثان فیدل کاسترو کافی باشد.

تجارت حاکمیت برای رفاه
از نظر تاریخی، کوبا با ایجاد روابط تجاری با کشورهای قدرتمند، به میزانی از رفاه دست یافته است.

این معاملات اغلب به شکل روابط «حامی-مشتری» بوده است که در آن یک کشور قدرتمند از اقتصاد کشور کارائیب حمایت کرده است اما در این فرآیند به حاکمیت کوبا تجاوز کرده است.

 از سال 1898 تا 1959، کوبایی ها شکر را در ایالات متحده تحت یک سیستم سهمیه ای که تا حدودی برای هاوانا مطلوب بود، فروختند. در مقابل، آمریکایی‌ها پایگاه‌هایی در خاک کوبا ساختند و کالاهای خود را در کوبا با حداقل محدودیت فروختند، در حالی که حق مداخله در سیاست کوبا را داشتند.

اما پس از پایان انقلاب کوبا در سال 1959، ایالات متحده روابط دیپلماتیک و اقتصادی را با رژیم جدید قطع کرد و اتحاد جماهیر شوروی حامی کوبا شد.

چندین دهه حمایت شوروی
به مدت 30 سال، مسکو شکر کوبایی را با قیمت های متورم خرید و نفت روسیه را با قیمت کمتر از بازار فروخت، در حالی که نیروهای مسلح کوبا را تجهیز کرد. این یارانه ها در دهه 1980 بیش از 4 میلیارد دلار در سال بود.

در مقابل، رهبران کوبا به پایگاه های شوروی در خاک خود، در فاصله کمتر از 100 مایلی فلوریدا، اجازه دادند و از اهداف سیاست خارجی شوروی، مانند تهاجم به چکسلواکی در سال 1968 و افغانستان در سال 1979، حمایت کردند.

اما در سال 1991 اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید. بدون یارانه های شوروی، کوبا وارد یک بحران اقتصادی شد.

یک "دوره ویژه"؟
بین سال های 1991 تا 1993، کوبا یک سوم تولید ناخالص داخلی خود را از دست داد.

غذا، بنزین و برق کمیاب شد. حمل و نقل عمومی تا حد زیادی ناپدید شد و جای خود را به اسب ها، دوچرخه ها و تاکسی های موتور سیکلت داد.

فیدل کاسترو از این دوره به عنوان "دوره ویژه در زمان صلح" یاد کرد. اما من کوبایی‌هایی را می‌شناسم که دهه 1990 را به‌عنوان زمان خوردن لوبیا، برنج و پوست گریپ فروت در زمانی که خوش شانس بودند، و آب شکر در زمانی که خوش شانس نبودند، به یاد می‌آورند.

این ونزوئلا نفت خیز بود که کوبا را از دوره ویژه خارج کرد. در سال 1999، یک رژیم دوست کاسترو در کاراکاس به رهبری رهبر نظامی هوگو چاوز قدرت را در دست گرفت. چاوز در ازای دریافت پزشکان، معلمان و مشاوران برای نیروهای نظامی و امنیتی خود نفت به کوبا داد.

برخلاف ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، ونزوئلا هیچ دلیلی برای به خطر انداختن حاکمیت کوبا نداشت. این دو کشور قبلاً متحدان و مخالفان مشترکی داشتند.

در سال 2015، یک اقتصاددان کوبایی به من گفت که یارانه های ونزوئلا حداقل 4 میلیارد دلار در سال است.

با این حال، پس از مرگ چاوز در سال 2013، ونزوئلا وارد یک بحران اقتصادی حتی بدتر از کوبا شد - نتیجه سوء مدیریت بی‌سابقه، اتکای بیش از حد به فروش نفت و تأثیر تحریم‌های ایالات متحده. یارانه های چاوز تا سال 2019 کاهش یافت و هنوز بازنگشته است.

پس از یک مهلت کوتاه، ایالات متحده در سال 2024 تحریم‌ها را مجدداً علیه ونزوئلا اعمال کرد، زیرا نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور این کشور از وعده خود مبنی بر برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه خودداری کرد. ونزوئلا اکنون نفت خود را به واسطه‌ها می‌فروشد در حالی که مخفیانه به کوبا نفت می‌فرستد.

پیامد آن تشدید رکود اقتصادی کوبا بوده است.

از سال 2020، تولید ناخالص داخلی کوبا و گردشگری نیز کاهش یافته است. تورم هم در بازارهای رسمی و هم در «بازار خاکستری» بیداد می کند، شبکه های خصوصی که خارج از تحریم های رسمی فعالیت می کنند و قیمت های بالاتری را اعمال می کنند.

هاوانا در صورت نیاز تغییر می کند
رهبران کوبا بدون یک حامی جدید آشکار برای حمایت از اقتصاد خود، مجبور شده‌اند به تاکتیک‌های دیگری برای کاهش فشار روی آورند - یا آن را کاهش دهند.

اما اجبار همیشه نقش مهمی در بقای دولت کوبا داشته است.

اگرچه رژیم به کوبایی‌ها اجازه می‌دهد در ملاء عام شکایت کنند، اما آنها نمی‌توانند بدون برخورد شدید برای تغییر سیاسی تحریک کنند. برای مثال، دولت مخالفان را تهدید کرده است که در صورت سازماندهی تظاهرات در جریان بحران کنونی، آنها را تحت پیگرد قانونی قرار خواهند داد.

اما از جنبه‌های دیگر، رژیم زمانی تغییر کرده است که بقای آن این کار را می‌طلبد. این را می توان در رشد شرکت خصوصی در کشور رسمی کمونیستی مشاهده کرد. تا دهه 2000، کوبایی‌ها برای دولت کار می‌کردند و تنها مقادیر ناچیزی از ثروت در اختیار داشتند.

اما خصوصی‌سازی محدود اقتصادی که از سال 2008 شروع شد به این معنی است که امروز یک سوم کل کوبایی‌ها در بخش خصوصی زندگی می‌کنند که این رقم در سال 2020- 23 درصد بود.

رشد بخش خصوصی کوبا تقاضاها را برای بخش دولتی کم‌توان کاهش می‌دهد و در عین حال امکان گردش بیشتر کالاها و خدمات - و ارز سخت مورد نیاز را فراهم می‌کند.

مردی چرخ دستی زباله را از کنار پوستری که تصویر سه مرد را نشان می‌دهد می‌گذراند.

بحران های اقتصادی در طول تاریخ مدرن کوبا رخ داده است. 
اما تا کنون، بزرگترین تغییر دولت کوبا به مهاجرت مربوط می شود. از دهه 1960، دولت کمونیستی کوبایی هایی را که ترک کردند به عنوان «کرم» یا دشمن انقلاب محکوم کرد.

اکنون، دولت به کوبایی‌ها اجازه می‌دهد تا بدون دخالت کم یا بدون دخالت آن را ترک کنند.

بیش از یک میلیون کوبایی از سال 2022 مهاجرت کرده اند که حدود 10 درصد از جمعیت است. ایالات متحده به همراه اسپانیا و سایر کشورهای اسپانیایی زبان مقصد اصلی آنها باقی مانده است.

کوبایی‌هایی که به ایالات متحده می‌رسند می‌توانند برای آزادی مشروط در مرز ایالات متحده درخواست دهند و در صورت داشتن حامیان مالی آمریکایی - با مجوز کار - در ایالات متحده زندگی کنند. پس از یک سال، آنها واجد شرایط اقامت هستند.

سیاست ایالات متحده مشکلات کوبا را کاهش می دهد
مهاجرت به معنای تقاضای کمتر برای خدمات عمومی و منابع کمیاب مانند غذا و برق است.

همچنین کمبود حیاتی مسکن را کاهش می‌دهد و مسکن بیشتری را با قیمت‌های مقرون‌به‌صرفه‌تر در اختیار کوبایی‌هایی قرار می‌دهد که می‌مانند.

مهاجرت همچنین به معنای کمتر کوبایی در کوبا با انرژی سازماندهی برای تغییرات سیاسی است.

و وجود کوبایی‌های بیشتر در خارج از کشور می‌تواند به اقتصاد داخلی کمک کند، زیرا آن‌هایی که در کشورهای با دستمزد بالاتر هستند می‌توانند ارز سخت را به اقوام و دوستان خود بازگردانند - که به نوبه خود پول نقد را در کوبا خرج می‌کنند.

آیا دولت کوبا می تواند مقاومت کند؟
رهبران کوبا زمانی که احساس کردند مجبور به انجام این کار شده اند، تغییر کرده اند. با این حال، این که آیا کاهش محدودیت‌های بخش خصوصی و مهاجرت به آنها زمان کافی برای یافتن حامی دیگری می‌دهد یا خیر، حدس می‌زند.

چین و روسیه ممکن است انتخاب کنند که حامی کوبا شوند، تا حدی به عنوان راهی برای ایجاد جای پایی در کشوری بسیار نزدیک به ایالات متحده.

بر اساس گزارش‌ها، هر دو کشور سطح سرمایه‌گذاری در کوبا را افزایش داده‌اند، در حالی که در ازای آن، برخی امتیازات و پایگاه‌های اقتصادی دریافت می‌کنند.

اما مشخص نیست که آیا چین و روسیه مایل به ارائه میلیاردها دلار یارانه مورد نیاز دولت کوبا هستند یا خیر.

به عنوان مثال، چین گزینه های سرمایه گذاری سودآور دیگری در آمریکای لاتین دارد. روسیه که در جنگی که خودش ساخته است گیر کرده است، نیروهای نظامی یا پول نقد کمی دارد.

در هر صورت، کوبا باید راه حلی برای بحران کنونی خود بیابد. اگر حامی حضور نداشته باشد، دولت کوبا ممکن است با انتخاب های دشوارتری مواجه شود، مانند افزایش سرکوب یا اجازه آزادسازی اقتصادی و سیاسی.

و این انتخابی است که رهبران کوبا دوست دارند از آن اجتناب کنند.


نظرات کاربران


@