پیوتر ایلیچ چایکوفسکی

دریاچه قو

تاریخ انتشار : ۱۸:۴۹ ۱۰-۰۸-۱۴۰۳

دریاچه قو ، باله ای است که توسط پیوتر ایلیچ چایکوفسکی آهنگساز روسی در سال های 1875–1876 ساخته شده است. که اکنون یکی از محبوب ترین باله ها است. این سناریو، در ابتدا در دو مرحله، از داستان های عامیانه روسی و آلمانی ساخته شده است و داستان اودت، شاهزاده خانمی را روایت می کند که با نفرین یک جادوگر شیطانی به قو تبدیل شده است. طراح رقص تولید اصلی ژولیوس ریزینگر (واسلاو ریزینگر) بود. این باله برای اولین بار توسط باله بولشوی در تئاتر بولشوی در مسکو در 4 مارس 1877 اجرا شد . اگرچه در نسخه‌های مختلف ارائه شده است، اکثر شرکت‌های باله صحنه‌های خود را هم از نظر رقص و هم از لحاظ موسیقی بر اساس احیای ماریوس پتیپا و لو ایوانف در سال 1895 می‌گذارند، که برای اولین بار در 15 ژانویه 1895 برای باله امپراتوری در تئاتر ماریینسکی در سن پترزبورگ روی صحنه رفت.

تبریز امروز:

 

دریاچه قو ، باله ای است که توسط پیوتر ایلیچ چایکوفسکی آهنگساز روسی در سال های 1875–1876 ساخته شده است. که اکنون یکی از محبوب ترین باله ها است.

این سناریو، در ابتدا در دو مرحله، از داستان های عامیانه روسی و آلمانی ساخته شده است و داستان اودت، شاهزاده خانمی را روایت می کند که با نفرین یک جادوگر شیطانی به قو تبدیل شده است. طراح رقص تولید اصلی ژولیوس ریزینگر (واسلاو ریزینگر) بود. این باله برای اولین بار توسط باله بولشوی در تئاتر بولشوی در مسکو در 4 مارس 1877 اجرا شد   . اگرچه در نسخه‌های مختلف ارائه شده است، اکثر شرکت‌های باله صحنه‌های خود را هم از نظر رقص و هم از لحاظ موسیقی بر اساس احیای ماریوس پتیپا و لو ایوانف در سال 1895 می‌گذارند، که برای اولین بار در 15 ژانویه 1895 برای باله امپراتوری در تئاتر ماریینسکی در سن پترزبورگ روی صحنه رفت.


هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند چه کسی لیبرتو اصلی را نوشته است، یا ایده طرح از کجا آمده است. داستان‌های عامیانه روسی و آلمانی به عنوان منابع احتمالی پیشنهاد شده‌اند، از جمله "پرده دزدیده شده" اثر یوهان کارل آگوست موسائوس، اما هر دوی این داستان‌ها به طور قابل توجهی با باله تفاوت دارند.

یک نظریه این است که طراح رقص اصلی، جولیوس ریزینگر، که یک بوهمیایی بود که داستان را خلق کرد. نظریه دیگر این است که این اثر توسط ولادیمیر پتروویچ بیگیچف، کارگردان تئاترهای امپراتوری مسکو در آن زمان، احتمالاً با واسیلی گلتسر، رقصنده تئاتر بولشوی امپراتوری مسکو نوشته شده است. از آنجایی که اولین لیبرتو منتشر شده در بسیاری از جاها با موسیقی چایکوفسکی مطابقت ندارد، یک نظریه این است که اولین نسخه منتشر شده توسط یک روزنامه نگار پس از مشاهده تمرین های اولیه نوشته شده است (محصولات جدید اپرا و باله همیشه در روزنامه ها به همراه سناریوهای مربوطه گزارش می شدند. ).

برخی از معاصران چایکوفسکی به یاد می آورند که آهنگساز علاقه زیادی به داستان زندگی پادشاه باواریا، لودویگ دوم داشت، که ظاهراً زندگی او با علامت سوان مشخص شده بود و می توانست نمونه اولیه شاهزاده زیگفرید رویاپرداز باشد.

دریاچه قو

بیگیچف دریاچه قو را در ماه مه 1875 به مبلغ 800 روبل به چایکوفسکی سفارش داد. چایکوفسکی تنها با یک طرح کلی از ژولیوس ریزینگر از الزامات هر رقص کار کرد.[8] بر خلاف دستورالعمل های مربوط به نمرات زیبای خفته و فندق شکن، تصور می شد که هیچ یک از دستورالعمل های مکتوب اولیه باقی نمانده باشد. بیشتر آنچه محققان در مورد اطلاعاتی مانند طراحی رقص می‌دانستند، از شایعات و بررسی‌های اجرا می‌شد.[9] با این حال، یادداشت‌های تمرینی مربوط به اوایل سال 1876 اخیراً در مؤسسه مطالعات هنر در مسکو کشف شده‌اند که اطلاعات بیشتری را در مورد اینکه محصول اصلی 1877 ممکن است شبیه به چه شکلی بوده باشد را نشان می‌دهد.[10]

تأثیرات چایکوفسکی
از اوایل قرن نوزدهم تا اوایل دهه 1890، موسیقی باله تقریباً همیشه توسط آهنگسازان معروف به "متخصص" نوشته می شد که در به ثمر رساندن موسیقی سبک، تزیینی، خوش آهنگ و ریتمیک بسیار ماهر بودند. در آن زمان برای باله مد بود. چایکوفسکی قبل از شروع به کار روی دریاچه سوان، موسیقی «متخصصانی» مانند چزاره پوگنی ایتالیایی و لودویگ مینکوس اتریشی را مطالعه کرد.

چایکوفسکی نظر نسبتاً منفی نسبت به موسیقی "تخصصی" باله داشت تا اینکه به طور دقیق آن را مطالعه کرد و تحت تأثیر تنوع تقریباً بی حد و حصر ملودی های مسری که در موسیقی آنها وجود داشت، قرار گرفت. چایکوفسکی بیشتر موسیقی باله آهنگسازانی مانند لئو دلیبس، آدولف آدام و بعدها ریکاردو دریگو را تحسین می کرد. او بعداً به شاگرد خود، آهنگساز سرگئی تانیف نوشت: "من به باله دلیبس سیلویا گوش دادم... چه جذابیتی، چه ظرافتی، چه غنای ملودی، ریتم و هارمونی. من شرمنده بودم، زیرا اگر می دانستم. پس این موسیقی را نمی‌نوشتم دریاچه قو." چایکوفسکی موسیقی سال 1844 آدام برای ژیزل را که از تکنیک لایت موتیف استفاده می‌کرد تحسین می‌کرد: تداعی کردن مضامین خاص با شخصیت‌ها یا حالات خاص، تکنیکی که او می‌خواست.

در دریاچه سوان و بعداً در زیبای خفته استفاده شد.

چایکوفسکی از آهنگ های قبلی خود برای موسیقی دریاچه قو استفاده کرد. به گفته دو تن از بستگان چایکوفسکی - برادرزاده او یوری لووویچ داویدوف و خواهرزاده او آنا مک داویدوا - آهنگساز پیشتر در سال 1871 باله کوچکی به نام دریاچه قوها را در خانه خود خلق کرده بود. این باله شامل لایت موتیف معروف، "قو" بود. تم» یا «آواز قوها». او همچنین از مطالبی از The Voyevoda استفاده کرد، اپرایی که در سال 1868 آن را رها کرده بود. شماره دیگری که شامل موضوعی از The Voyevoda بود، ورود به صحنه چهارم و افتتاحیه فینال بود (Act IV, No. 29). . ضرب المثل بزرگ (با نام مستعار "دوئت عشق") از صحنه دوم دریاچه سوان از آخرین دوئت عشقی از اپرای اوندینا ساخته شد که در سال 1873 رها شد.

در آوریل 1876 موسیقی متن کامل شد و تمرینات شروع شد. به زودی رازینگر شروع به کنار گذاشتن اعداد خاصی کرد که آنها را "غیر قابل قبول" نامید. رازینگر حتی شروع به طراحی رقص با موسیقی آهنگسازان دیگر کرد، اما چایکوفسکی اعتراض کرد و قطعات او دوباره اجرا شدند. اگرچه این دو هنرمند ملزم به همکاری بودند، به نظر می‌رسید که هر کدام ترجیح می‌دهند تا حد امکان مستقل از دیگری کار کنند.[11] گاهی اوقات، چایکوفسکی در نهایت به آلینا بریولوا، یکی از آشنایان خانواده، برای مشاوره در مورد نحوه نوشتن موسیقی برای باله مراجعه می کرد. او بعداً به یاد آورد که به دلیل عدم تخصص او "عملاً نمی توانست به او توصیه کند."

فرآیند ترکیب
هیجان چایکوفسکی از دریاچه سوان از سرعت آهنگسازی او مشهود است: این قطعه که در بهار 1875 سفارش داده شد، ظرف یک سال ساخته شد. نامه‌های او به سرگئی تانیف از اوت 1875 نشان می‌دهد که نه تنها هیجان او بود که او را وادار کرد تا آن را به سرعت خلق کند، بلکه می‌خواست آن را در اسرع وقت به پایان برساند تا به او اجازه دهد یک اپرا را شروع کند. او به ترتیب از سه شماره اول باله، سپس ارکستراسیون را در پاییز و زمستان، موسیقی خلق کرد و در بهار همچنان با سازسازی دست و پنجه نرم می کرد. تا آوریل 1876، کار کامل شد. ذکر یک پیش نویس توسط چایکوفسکی حاکی از وجود نوعی پیش نویس است، اما چنین پیش نویسی هرگز دیده نشده است. چایکوفسکی نامه‌های مختلفی به دوستانش نوشت و تمایل دیرینه‌اش را برای کار با این نوع موسیقی و هیجان خود را در مورد کار تحریک‌کننده، هرچند پرزحمت فعلی‌اش بیان کرد.


نظرات کاربران


@