تبریز امروز:
بسمالله الرحمن الرحيم
⬅️ حمايتهاي سريالي دو اردوگاه شرق و غرب از شيخنشين امارات در مورد مالکيت جزاير سهگانه ايراني خليج فارس، حکايت از توطئه بزرگي عليه جمهوري اسلامي ايران دارد.
بعد از چين، روسيه و آمريکا، حالا اتحاديه اروپا هم جزاير ابوموسي، تنب بزرگ و تنب کوچک را متعلق به امارات دانسته و با عباراتي بيسابقه، ايران را به اشغال اين جزاير متهم کرده است. در بيانيه اتحاديه اروپا که مشترکاً با شوراي همکاري خليج فارس در بروکسل منتشر شد آمده است: «از ايران ميخواهيم به اشغال سه جزيره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسي متعلق به امارات متحده عربي که نقض حاکميت اين کشور و منشور ملل متحد است، پايان دهد».
رئيس جمهور چين و وزير خارجه روسيه که طي يکسال گذشته چند بار با سران کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس درباره جزاير سهگانه ايراني خليج فارس همنوائي کردند، با اين صراحت اعلام نظر ضدايراني نکرده بودند. لحن آمريکا و اتحاديه اروپا تندتر و صريحتر است و آنچه در بيانيه اتحاديه اروپا آمده، نهايت وقاحت و ناديده گرفتن قوانين بينالمللي را نشان ميدهد. اينکه با صراحت اعلام شود اين جزاير متعلق به امارات است و ايران آنها را اشغال کرده، نوعي پيشرفت در طرح توطئهايست که برنامهريزان در نظر دارند و با سرعت قابل ملاحظهاي نيز توطئه خود را به پيش ميبرند. به نظر ميرسد دلارهاي نفتي امارات و امتياز دادنهاي ساير شيخنشينهاي جنوب خليج فارس، براي جلب نظر اعضاي اتحاديه اروپا کارساز بوده است، البته بهانههائی مانند جنگ اوکراين هم دخيل هستند.
موضع جمهوري اسلامي ايران، همانطور که از قبل مشخص بود و بارها اعلام شد، اينست که اين سه جزيره بخش جدائيناپذير ايران هستند و اين قبيل فضاسازيها هيچ تأثيري در اين موضع نخواهد داشت. شيوخ امارات و ساير شيخنشينها هم ميدانند که ايران هرگز زير بار اين ادعاي دروغين آنها نخواهد رفت و اين را هم ميدانند که تمام اسناد و مدارک نشان ميدهند اين جزاير متعلق به ايران هستند و ادعاي امارات کاملاً موهوم و باطل است. علت اينکه موضوع جزاير هرچند وقت يکبار مطرح ميشود اينست که اربابان غربي سران مرتجع عرب براي در اختيار داشتن يک اهرم فشار به آن نياز دارند و سران چين و روسيه نيز منافع خود را در آن جستجو ميکنند. در واقع اين يک بازي سياسي است که قدرتهاي غربي آن را به راه انداختهاند و در شرايط حساس کنوني نيز براي به فراموشي سپردن اشغالگري اسرائيل و سرپوش گذاشتن بر جنايات رژيم صهيونيستي در غزه و لبنان از آن بهرهبرداري ميکنند.
نکته بسيار مهمي که در کنار اين واقعيتها بايد مورد توجه باشد اينست که جمهوري اسلامي ايران در انجام اقداماتي که تکليف موضوع جزاير سهگانه و خود جزاير را يکسره کند، بايد همت بيشتري نمايد. در مورد خود جزاير، اجراي طرحهاي عمراني، تفريحي و حتي امنيتي از ضروريات است. در مورد يکسره شدن تکليف جزاير بايد کارهاي حقوقي و ديپلماسي مستمر در سطح سازمان ملل با قوت و قدرت ادامه پيدا کند بطوري که هيچيک از دولتها اعم از اردوگاه شرق و اردوگاه غرب نتوانند مرتکب چنين تخلفاتي شوند.
مروري بر اقدامات شيوخ خليج فارس در چارچوب شوراي همکاري براي گرفتن تأييد از سران چين، روسيه، آمريکا و اتحاديه اروپا که همگي در سالهاي 1402 و 1403 صورت گرفته، اين نکته را روشن ميکند که آنها با اطلاع از شرايطي که قرار است رژيم صهيونيستي با حمايت آمريکا و تعدادي از دولتهاي اروپائي انجام دهد و منطقه خاورميانه را به آشوب بکشاند، درصدد داغ کردن بازار موضوع جزاير سهگانه ايراني خليج فارس برآمدند. هدف مشترک اين شيوخ و اربابانشان اينست که علاوه بر جلب توجه افکار عمومي به اين موضوع براي سرپوش گذاشتن بر جنايات رژيم صهيونيستي، از آشفتگي منطقه براي تثبيت ادعاي پوچ خود استفاده کنند. مسئولان سياست خارجي کشورمان بايد ضمن انجام وظايف خود براي خنثي کردن توطئه مشترک شيوخ و حاميانشان، اجازه ندهند موضوع جنايات رژيم صهيونيستي تحتالشعاع قرار گيرد. احتمالاً بخشي از توطئه اينست که اگر ترامپ در آمريکا به رياست جمهوري برسد، درباره جزاير سهگانه ايراني همان کاري را انجام دهد که درباره جولان انجام داد. از ديوانهاي مثل ترامپ، چنين کاري بعيد نيست. بنابراين، دستگاه ديپلماسي ما بايد براي موضوع جزاير حساب ويژهاي باز کند تا بتواند خوابي که براي آن ديدهاند را آشفته نمايد.