تبریز امروز:
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت ، هيچ انسان عاقلي نميتواند دونالد ترامپ را که حضورش در جايگاه رياست جمهوري آمريکا يک تهديد براي جهان بود، يک فرد عادي بداند. شايد تعبير «ياغي» که يکي از دولتمردان کشورمان درباره ترامپ بکار برده، کاملاً رسا باشد و ابعاد وجودي اين فاسدترين رئيسجمهور آمريکا را بنماياند.
براي منطقه خاورميانه و بهويژه ايران، اقدامات ترامپ يک تهديد جدي است. او متأسفانه موفق شد جريان خطرناک عاديسازي روابط ميان چند کشور عربي با رژيم صهيونيستي را به راه بياندازد و مغرب و سودان و امارات و بحرين را به اين مسير ذلتبار بکشاند. از بين رفتن قبح اين اقدام، هدف اصلي ترامپ و همدستان او بود که عملي شد و راه را براي شکسته شدن بسياري از سدها و برداشته شدن موانع باز کرد. ما نميتوانيم با کماهميت جلوه دادن اين واقعه، تهديدي که ترامپ و همکاران ياغي او در دولت آمريکا براي ملتها و کشورهاي منطقه ازجمله جمهوري اسلامي ايران پديد آوردهاند را ناديده بگيريم. اکنون، جاسوسهاي اسرائيلي در بسياري از کشورهاي عربي ازجمله در همسايگي ما پرسه ميزنند، منابع اطلاعاتي رژيم صهيونيستي در حال فعاليتهاي خرابکارانه عليه ايران و ساير کشورهاي منطقه هستند، حتي روسپيهاي اعزامي از اسرائيل به امارات و بحرين و لابد تا چند روز ديگر به سودان و مغرب در تلاش براي تخريب فرهنگ و اخلاق مردم اين کشورها هستند و از اين رهگذر درصدد تحقق اهداف پليد صهيونيستها در اين کشورها و در منطقه برخواهند آمد.
دولت آلسعود نيز در عين حال که هنوز بطور رسمي عاديسازي رابطه با رژيم صهيونيستي را اعلام نکرده، ولي بيش از کشورهائي که به عاديسازي پيوستهاند، با اين رژيم غاصب و نامشروع و اشغالگر رابطه دارد. طراحي توطئهها در اطاق فکر مشترک آمريکا، عربستان و رژيم صهيونيستي انجام ميشود، اجراي آنها برعهده موساد است و هزينهها را آلسعود تأمين ميکند.
ترور سردار قاسم سليماني، بزرگترين خيانت دونالد ترامپ به ملتهاي منطقه بود که در چارچوب توطئه مشترک آمريکا، عربستان و رژيم صهيونيستي صورت گرفت. درست است که ما با گرامي داشتن ياد و خاطره سردار سليماني خودمان را به ادامه راه او در جبهه مقاومت در برابر تهديدهاي تروريستهاي تکفيري و حاميان آنها اميدوار ميکنيم، ولي يادمان باشد که جاي سردار سليماني واقعاً خالي است و اگر ما با تمامي توان به جبران خسارت بزرگ فقدان او همت نکنيم، توطئه دونالد ترامپ در منطقه حتي بعد از سقوط او کار خود را خواهد کرد و بار ديگر تروريسم وحشي تکفيريها کمر راست خواهد نمود و منطقه را به آشوب خواهد کشيد. کسي جاي سردار سليماني را نميگيرد و تنها کاري که ميتواند براي توانمندي جبهه مقاومت اين ضايعه را جبران کند، وحدت عملي مسئولان و فعالان سياسي در کشور ماست. اگر چنين وحدتي تحقق يابد، ما ميتوانيم از فرصت طلائي پيش آمده در اثر شکست سنگين ترامپ استفاده کنيم و با طراحيهاي دقيق سياسي، شرايط را در منطقه تغيير بدهيم. ما اگر بخواهيم رژيم غاصب صهيونيستي و سياستهاي خائنانه آمريکا در منطقه را با شکست مواجه کنيم، بايد در کنار قدرت دفاعيمان به قدرت سياسي هوشمندانهاي متکي شويم که بتوانيم کشورهاي منطقه را از توري که لابي صهيونيستي پهن کرده خارج کنيم. در کنار تقويت قدرت دفاعي، ما به تقويت قدرت سياسي و حضور قدرتمندانه در صحنه سياست منطقهاي و بينالمللي نيازمنديم. جمهوري اسلامي ايران، هرگز قدرت دفاعي را براي سرکوب کردن ديگران نميخواسته و نميخواهد ولي از اين قدرت باارزش براي پيشبرد سياستهاي مسالمتآميز با همسايگان نيز به درستي استفاده نکرده است. اين ناکامي به دليل ضعف دستگاه ديپلماسي نيست بلکه به خاطر اختلافات داخلي و ناهماهنگيهاي فرسايشي است. شرايط پيش آمده در اثر زمين خوردن ترامپ، فرصت خوبي است براي ما که از تهديدهاي ايجاد شده توسط اين ياغي بينالمللي، فرصت بسازيم. ما اين هنر را داريم به اين شرط که جنگ قدرت را کنار بگذاريم.