تبریزامروز- زیست محیط :شاعر حلاج اوغلو در مورد عینالی میگوید:
شهریمین منلیگی ای آلنی آچیق ائینالی داغیم!
سویله " عاشیقلر" یوین اودلو دیلیندن
باش اوجا شانلی ائلیندن
تاریخین چنلی بئلیندن
بو بویوک ائللر اوچون قلب ده آئینه لرین وار
توپلاییب تجربه بویو گنجینه لرین وار
***
داها بویلان اوجان دان باخ بو ائله ائینالی داغیم!
گوز قاباغیندا بو تبریز،
او اوزاقلاردا نه باغلار،
گئجه لر گوی اوزو اولدوز،
شهر آلتیندا چراغلار؛
یئنه ده اولدوز آخار گویده،
یورولدوقدا،
بومار گوزلری یوخلار
باغلاشاندا،
بوخیالیم آخاراق اولدوزو باغلار
سحر اولدوقدا
گونش گوز آچاراق
ذیروه وی حاقلار،
شه هری کندی، سوراقلار،
یونه لر کووشنه ساری،
.و
کمال خجندی می گوید:
پیوسته مرا ورد زبان خواهد بود *** تبریز مرا راحت جان خواهد بود
سرخاب زچشم من روان خواهد بود *** تا در نکشم آب چرنداب و گجیل
و سید جلال عضد نیز می گوید:
برسر سرخاب رو تا بنگری تبریز را تا بریزاند تب غم را ز دل ، سرخاب نوش
تبریز امروز سرخاب را زمانی از محلات شمالی شهر تبریز محسوب می کردند تا آنجا که هنوز نیز در اغلب نوشتجات شمال محله سرخاب را متصل به عینالی درج میکنند.، دکتر محمد جواد مشکور در کتاب تبریز تا پایان قرن نهم هجری محله سرخاب را مشتمل بر دو قسمت یک حاشیه و دامنه ی کوه و دیگری را دشت می نامد.
نادرمیرزا در کتاب تاریخ و جغرافیای دارلسلطنه تبریز می نویسد :
سرخاب کوی و بستانی بزرگ است. به نام آن کوه خواندهاند که کوی در آن است. این کوی مرتفع و مشرف بر همه شهر است. هوای این نیک وبه اعتدال است. روزها به تابستان گرمتر بود که خورشید براین کوه خشک تابد. چون پاسی از شب بگذرد سنگها را گرمی برود و هوا نیک شود. خاک این کوی سخت و با ریگ مخلوط است. چون دیوارها نهند سخت تر گردد و به زمین آن رطوبت نباشد. بساتین این کوه کمتر است. توت بیدانه و بادام و فندق و امرود آن نیکوست.
کدخدای آن امروز میرزا جواد خان فرزند حاجی میرزا علی وکیل دیوانخانه و از خاندان بزرگ است.. بقعه مبارکه سید حمزه در این کوی است که زیارتگاه تمامی مردم شهر است و این بقعه در وسط این کویاست.
***
اما اکنون از سرخاب تا دامنهی کوه، باید چندین محله زاغه نشینی و دیگر محلات را عبور کرد ؛ شاید بتوان گفت دامنه ی کوه و زمین های ملی شده به اشغال و تصرف زمین خواران درآمده است. کرانه ی این کوهستان همان پس کرانه شهر تبریز بسیار کوچک تر شده است .
***
اکنون چندین سال است که پروژه جنگل کاری در بخشی عظیم از کوهستان عینالی آغاز شده است ، آنچه که کاشته می شود شاید هرگز نتواند جبران باغات تخریب شده ی شهری را بنماید ولی به هر حال این یک گام مثبت است؛ اما در بخش شرقی این کوهستان ؛ تخریب و تصرف کوهستان و نابودسازی زیباترین میراث طبیعی عینالی آغاز شده و ادامه دارد.
برش دادن کوه ها ، برداشتن خاک ، پرکردن زیبا ترین چشمه- دره ها مانند سولی دره عینالی و دیگر دره هایی که با پرکردن آنها آثار زیبا و خیره کننده ی سالهای طولانی دگردیسی و فرسایش و فشارهای زمین در آنها از بین می روند ؛ برای احداث ساختمان آغاز شده است.
شهر تبریز حریم منظر خود به همراه پس کرانه اش از دست می دهد؛ برای پس کرانه ی آن عامدانه حد نفوذ و حد ارتفاع تعریف نمی گردد و از هر زاویه فقط ساختمان های بلند، آن هم بر روی گسل، آن را به محاصره در می آورند.
دیگر از سمت شرق امکان مشاهده کوه از دست می رود و حتی کوه عینالی نیز به اشغال در می آید و شهر نه براساس معیارهای علمی و فرهنگی و فقط بر اساس تلاش جهت ایجاد ثروت برای شرکت و سازمان های خاص شکل و هویت می یابد .
آن چه کل عجیب است نه سکوت بلکه دخالت سازمان های مسئول در این نابودی است.
توفیق وحیدی آذر