شعر روسی اولگا گراژدانتسوا

من خبرهای خوب می‌خواهم

تاریخ انتشار : ۱۵:۲۶ ۱۴-۱۱-۱۴۰۳

من خبرهای خوب می‌خواهم، دیگر نمی‌توانم خبرهای بد را بخوانم... می‌خواهم بخوانم که مردم خوشبخت‌اند، طوفان‌ها از کنارشان گذشته‌اند. .......................................................... .و بیرون پنجره هوا گرم‌تر می‌شود، اما دلم می‌خواهد زار بزنم، فریاد بکشم. من خبرهای خوب می‌خواهم، چندین ماه است که از خبرهای بد بیزارم

تبریز امروز:

من خبرهای خوب می‌خواهم،
دیگر نمی‌توانم خبرهای بد را بخوانم...
می‌خواهم بخوانم که مردم خوشبخت‌اند،
طوفان‌ها از کنارشان گذشته‌اند.

چیزی نو اختراع کرده‌اند،
اما نه برای ویرانی، بلکه برای نیکی.
دارویی مهم یافته‌اند،
سگی بی‌سرپناه، خانه‌ای پیدا کرده است!

که دیگر هیچ کودکی در دنیا رها نشده،
و هیچ سالخورده‌ای نیز تنها نمانده!
که همه سیرند و در گرما،
و مهربانی در جهان از هر چیز گران‌بهاتر است.

جنگ را یکباره پایان داده‌اند،
همه کشورها در این سیاره،
دولت‌ها دیگر بی‌تفاوت نیستند،
نسبت به اینکه کودکانمان چه آینده‌ای خواهند داشت.

مردم آموخته‌اند قدر بدانند،
هم سخن نیکو را، هم لحظات گرانبها را!
که بی‌گمان زندگی خواهیم کرد!
که در دنیا نه گرسنگی هست و نه تشنگی...

و بیرون پنجره هوا گرم‌تر می‌شود،
اما دلم می‌خواهد زار بزنم، فریاد بکشم.
من خبرهای خوب می‌خواهم،
چندین ماه است که از خبرهای بد بیزارم.

 

اولگا گراژدانتسوا


نظرات کاربران


@