1 شهریور 1403
روزی روزگاری پسری کوچک در روستا زندگی می کرد که بسیار تندخو بود . روزی پدرش کیسه ای پر از میخ به او داد و گفت: - هر بار که صبر خود را از دست می دهی یا با کسی دعوا می کنی، یک میخ به دروازه چوبی باغ بزن. پسرک در روز اول او 37 میخ به دروازه باغ کوبید. او بعدها به دوستانش گفت :"در هفتههای بعد، یاد گرفتم که تعداد میخهای چکش کاری شده را کنترل کنم و روز به روز آنها را کاهش دادم: فهمیدم که کنترل کردن خودم راحتتر از کوبیدن میخ است". بالاخره روزی رسید که پسرک حتی یک میخ هم به دروازه باغ نکوبید. سپس نزد پدر آمد و این خبر را به او گفت. پدر به پسرش گفت: - هر بار که صبر خود را از دست ندادی، یک میخ از دروازه بیرون بیاورید. بالاخره روزی رسید که پسرک توانست به پدرش بگوید که تمام میخ ها را کشیده است. پدر پسرش را به سمت دروازه باغ برد: "پسرم، تو فوق العاده رفتار کردی، اما ببین چقدر سوراخ روی دروازه باقی مانده است!" آنها دیگر هرگز مثل قبل نخواهند بود. وقتی با کسی بحث می کنی و چیزهای ناخوشایندی به او می گویی، او را با زخم هایی مانند زخم های روی دروازه رها می کنید. تو می توانید چاقو را به یک شخص بزنی و سپس آن را بیرون بکشی، اما همیشه یک زخم وجود دارد. و مهم نیست که چند بار درخواست بخشش کنی. زخم باقی خواهد ماند. زخم ناشی از کلمات همان درد و جراحت جسمی را ایجاد می کند.
تبریز امروز:
روزی روزگاری پسری کوچک در روستا زندگی می کرد که بسیار تندخو بود . روزی پدرش کیسه ای پر از میخ به او داد و گفت:
- هر بار که صبر خود را از دست می دهی یا با کسی دعوا می کنی، یک میخ به دروازه چوبی باغ بزن.
پسرک در روز اول او 37 میخ به دروازه باغ کوبید.
او بعدها به دوستانش گفت :"در هفتههای بعد، یاد گرفتم که تعداد میخهای چکش کاری شده را کنترل کنم و روز به روز آنها را کاهش دادم: فهمیدم که کنترل کردن خودم راحتتر از کوبیدن میخ است".
بالاخره روزی رسید که پسرک حتی یک میخ هم به دروازه باغ نکوبید. سپس نزد پدر آمد و این خبر را به او گفت.
پدر به پسرش گفت:
- هر بار که صبر خود را از دست ندادی، یک میخ از دروازه بیرون بیاورید.
بالاخره روزی رسید که پسرک توانست به پدرش بگوید که تمام میخ ها را کشیده است.
پدر پسرش را به سمت دروازه باغ برد:
"پسرم، تو فوق العاده رفتار کردی، اما ببین چقدر سوراخ روی دروازه باقی مانده است!"
آنها دیگر هرگز مثل قبل نخواهند بود. وقتی با کسی بحث می کنی و چیزهای ناخوشایندی به او می گویی، او را با زخم هایی مانند زخم های روی دروازه رها می کنید. تو می توانید چاقو را به یک شخص بزنی و سپس آن را بیرون بکشی، اما همیشه یک زخم وجود دارد. و مهم نیست که چند بار درخواست بخشش کنی. زخم باقی خواهد ماند. زخم ناشی از کلمات همان درد و جراحت جسمی را ایجاد می کند.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.