30 آبان 1400

کلاغ گردو را روی زمین نداخت !

یک ماجرای ساده! - کاوه وحیدی آذر

صدای افتادن روی زمین و برخاستن یک صدای "تق تق" را شنیدم ، راستش را بخواهید؛ سر و صدای افتادنش طوری بود که می شد حدس زد این فقط یک گردوست که از آسمان به زمین افتاده است ! برگشتم و زمین را جستجو کردم ، گردوی شکسته روی زمین قرار داشت ! اما آنچه که جای سوال می شد این بود که چه کسی گردو را روی زمین انداخت؟ سرم را بالا بردم ؛ کلاغ بالای سرم روی نرده ها بود، آنچنان آرام و بی خیال نشسته بود، گویی که هیچ خبری از ماجرا ندارد. اما اگر کلاغ گردو را بزمین نیانداخته بود پس کار کی بود ؟ اما کس دیگری آنجا نبود و به نظر می رسید این کار ، حتما کار همین کلاغ بی خیال است و بس ! منتظر بود که من از آن محل بگذرم و بروم ! دوربینم را بطرفش گرفتم و دگمه آن را فشار دادم و عکسش را گرفتم . حال من آرام راه افتادم و از محل گذشتم و سپس یواشکی برگشتم و به تماشا ایستادم ! کلاغ پایین آمده بود و نشسته بود روی یک ماشین ! بازهم کمی به اطراف نگاه کرد و این ور و آن ور را مجددا سنجید و وقتی مطمئن شد خطری وجود ندارد ، پرید روی زمین و نگاهی دوباره به گردو انداخت. یک نوک دیگر به آن زد. باز از همان فاصله کم گردوی شکسته را پرتاب کرد و سپس باز با منقارش گردو را برداشت و با سرعت پرید و رفت پشت بام!

تبریز امروز:

-کاوه وحیدی آذر -Kaveh Vahidi Azar-کلاغ

صدای افتادن روی زمین و برخاستن یک صدای" تق تق" را شنیدم ، راستش را بخواهید؛ سر و صدای افتادنش طوری بود که می شد حدس زد این فقط یک گردوست که از آسمان به زمین افتاده است ! برگشتم و زمین را جستجو کردم ، گردوی شکسته روی زمین قرار داشت ! اما آنچه که جای سوال می شد این بود که چه کسی گردو را روی زمین انداخت؟ سرم را بالا بردم ؛ کلاغ  بالای سرم روی نرده ها بود، آنچنان آرام و بی خیال نشسته بود، گویی که هیچ خبری از ماجرا  ندارد. اما اگر کلاغ گردو را بزمین نیانداخته بود پس کار کی بود ؟

Kaveh Vahidi Azar -کاوه وحیدی آذر - کلاغ - گردو

اما کس دیگری آنجا نبود و به نظر می رسید این کار ، حتما کار همین کلاغ بی خیال است و بس ! منتظر بود که من از آن محل بگذرم و بروم ! دوربینم را بطرفش گرفتم و دگمه آن را فشار دادم و عکسش را گرفتم .  

-کاوه وحیدی آذر -Kaveh Vahidi Azar-کلاغ

 حال من آرام راه افتادم و از محل گذشتم و  سپس یواشکی برگشتم و به تماشا ایستادم ! کلاغ پایین آمده بود و  نشسته بود روی یک ماشین ! بازهم کمی به اطراف نگاه کرد و این ور و آن ور را مجددا سنجید و وقتی مطمئن شد خطری وجود ندارد ، پرید روی زمین و نگاهی دوباره به گردو انداخت و یک نوک دیگر به آن زد.

-کاوه وحیدی آذر -Kaveh Vahidi Azar-کلاغ

باز از همان فاصله کم گردوی شکسته را پرتاب کرد و سپس باز با منقارش گردو را برداشت و با سرعت پرید و رفت پشت بام!

 

کاوه وحیدی آذر

ارتباط با تبریز امروز

اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.

info@tabriz-emrooz.ir

اشتراک در خبرنامه

برای اطلاع از آخرین خبرهای تبریز امروز در کانال تلگرام ما عضو شوید.

کانل تلگرام تبریز امروز

فرم تماس با تبریز امروز

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری تبریز امروز بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی وتولید توسططراح وب سایت