28 آبان 1403
برای در امان ماندن کتاب حیدر بابایه سلام شهریار از گزندهای روزگار کتاب چاپ دوم آن بتاریخ 1332 و با خط طاهر خوشنویس را بعنوان یک اثر معنوی و جزو میراث ناملموس مردمان که خود حاوی میراث های بزرگ از گنجینه های فولکلور است، باید در کنار مجسمه ای از او ثبت شود، هرچند که کتاب "حیدربابایه سلام" جاودانه است و خواهد ماند .
تبریز امروز:
کتاب حیدربابایه سلام -چاپ دوم -1332 با خط طاهر خوشنویس
در بازار تبریز هنوز می توان از تماشای زیبایی کفش دست دوز لذت برد ، سری به مغازه ی روسری های کلاقه ای زد و مبهوت طرح ها و رنگ های شاد آنها شد و در تیمچه های بازار فرش و ورنی هنر تبریز را دید ، حال اگر این ها متن باشند ، حاشیه ی آن زیبایی بازار تبریز است ! در گذشته ها ازخط های خوشنویس های شهر ظرافت و روانی قلم را می شد لمس کرد و در مدرسه مینیاتور، تبریز صاحب مکتب بود .
هنوز حضور هنر تبریز در جای جای زندگی شهر قدیم آن مشهود است ، کاشی های معرق ربع رشیدی ، رنگ و زیبایی کاشی مسجد کبود و طاق و در و پنجره تبریزی ها همواره صاحب اصالت و زیبایی بوده است ! اما این مردمان صاحب هنر مجسمه ای هنرمندانه از استاد شعر ندارند!
مجسمه شاعر در عینالی بدون کمترین شباهت به استاد شهریار
***
یک کم دقتی اجتناب ناپذیر برای چاپ کتاب موجب شد تا فایل کتاب دستکاری شده "حیدر بابایه سلام " شهریار دست به دست بچرخد و چند نفر کتابی تحریف شده را که قرار بود ؛ توسط یک نهاد شهری منتشر شود، ببینند، اما قرار نبود ، این فایل توسط این افراد منتشر شود که در مدت زمانی کوتاه در بین مردمان تکثیر شود تا تحریف کننده به نیات خود برسد! پس در ماجرایی که صاحبان اندیشه و وزیر ارشاد و مدیر کل ارشاد فرهنگ و اسلامی آذربایجان شرقی با حواس جمع پیگیر ماجرا بودند، کتاب حیدربابایه سلام شهریار متعلق به آن نهاد شهری تبریز ( نه شهریار شاعر) بعد از چاپ و رونمایی امکان توزیع نیافت !
صفحه اول کتاب «حیدربابایه سلام» متعلق به سازمان شهری ......سللر ....سیل لر ....سولار ....صولار .....شاقیلدیوب ....شاققیلداییب....باغلیوب .....باغلاییب.............شوکتوزه......شوکتیزه......الوزه ....ایلیزه ......گلسون .....گلسین .......دیلوزه ....دیلیزه.....نوشته شده اند....
فردی پرخاشگر از کارمندان آن سازمان کمی بی ادبانه پیگیر چگونگی از دست خارج شدن فایل کتابی بود ، که نه تنها امانت داری بلکه فرهنگ و ادب و ارزش های اجتماعی را مورد تهدید قرار داده بود و برای این تهدید؛ شهریار شعر، اولین فدایی و سپس هنرمندان نگارگر و خوشنویس در ردیف بعدی قرار داشتند!
اندک زمانی بعد "کتاب – کاتالوگی" با هزینه های بسیار و آثار نقاشی فراوان و با سعی در ایجاد تناسب با منظومه ی حیدربابایه سلام شهریار از سوی تاجری که گاه کتاب و قلم را بعنوان ابزار کار و کاتالوگ فرض می کند انتشار یافت
متن غلط و غیر امانت دارانه و ترجمه ی بیمار و ضعیف به فارسی شعر را هر خواننده ای با تمام وجود لمس می کند و می ماند بگوید رعد و برق شمشیر بازی می کنند؟؟
و عجیب آنکه بار دیگر خوشنویسی مشهور از شهر تبریز، ابزار قلم را برای تغییر و تحریف در کتاب شعر بکار برد و "کاتالوگ – کتاب" ، " حیدربابایه سلام" بمناسبت 80 مین سالگرد تولد مرد تجارت و لاله پارک با تحریف مجوز دار جای خود را یافت و کتاب ملی و میراث ناملموس انسان ها انحصار تبلیغ برای یک فرد را بدست آورد . این چندمین کتاب ناشیانه و پر تحریف تاجر شهر بود!
***.
سال هاست در ائل گولی ، ایستگاه مترو ، عینالی و در جاهای مختلف شهر تبریز مجسمه شاعر بزرگ انسانها که اشعارش می توانند به عنوان نماد انسان گرایی و فرهنگ در سازمان های بین المللی و حتی در صفحات طلایی در سفینه ها در کهکشان ها جاری شوند ، نصب می گردند ، عجیب آنکه شورا و کمیسیون های خاص ساخت مجسمه ی زیبای او را در اوج ناتوانی های هنری رد می کنند،
یک نفر مجسمه ی پیرمردی مفلوک و فرتوت را بجای شهریار قالب ریزی می کند و در ایستگاه مترو جای می گذارد و دیگرانی هم هستند که سردیس مجسمه ای را می سازند و بدون کمترین شباهت می خواهند آن را بعنوان مجسمه شهریار قالب نمایند !
در کوهستان عینالی در روی یک سنگ نما و در ائل گولی درخت خشکیده ای را تراش می دهند و می گویند او شبیه استاد است که هیچ شباهتی هم به استاد در آنها دیده نمی شود.
***
در سال اخیر شاهد دو هجمه به کتاب شعر شهریار بودیم ،که مهاجم دوم به برکت هزینه و پول زهر خود را در کتاب حیدر بابایه سلام ریخت! که اگر اراده ای باشد ضرورت جمع آوری آن از کتابفروشی ها و اصلاح کتاب به دلیل تحریف و ضعف و ابتذال ترجمه است!
هر روز بحث فیلتر کردن اینترنت و کنترل منافذ نفوذ فرهنگی مطرح می شود، آیا بهتر نیست دفاع فرهنگی را تقویت فرهنگ فرض کنید ؟ آیا حفظ و تقویت و غنی سازی فرهنگ مردم به شکل منطقی و معقول در برنامه ها قرار دارد !؟
شهر در معماری خود نیازمند حفظ یاد و تجسم مردان بزرگش است که باید بدرستی و به ظرافت نشان داده شوند !
آیا مسئولان و مدیران فرهنگ نیازمند درک زیباشناختی از هنر نیستند ! مجسمه سازی هنری بسیار سترگ است ، مجسمه تنها یک نماد جسد نیست بلکه روحی نیز در آن دمیده می شود که مسئولیت آن بر عهده خالق آن یعنی پیکرتراش است !
شهر ما فاقد نگاه زیبا شناختی است ، چگونه ممکن است شهری که مکتب مینیاتور تبریز را دارد ؛ خوشنویسی در آن یک ضرورت بود و فرش نقاشی و کفش ظریف چرمین را صاحب بود ، اکنون عاجز در ساخت یک مجسمه با زیبایی های بصری و روحی عمیق عاجز باشد !
حال در هر شرایط تندیسی زیبا و ماندگار برای نسل ها از شهریار را در محل مجسمه سابق در میدان ساعت نصب کنید و مجسمه های فاقد ارزش هنری را نه فقط برای حفظ آبروی خود که برای ابروی شهر و مردمانش جمع آوری نمایید ، ، من این تندیس فاخر و زیبا در تصویر را پیشنهاد می کنم
برای در امان ماندن کتاب حیدر بابایه سلام شهریار از گزندهای روزگار کتاب چاپ دوم آن بتاریخ 1332 و با خط طاهر خوشنویس را بعنوان یک اثر معنوی و جزو میراث ناملموس مردمان که خود حاوی میراث های بزرگ از گنجینه های فولکلور است، باید در کنار مجسمه ای از او ثبت شود، هرچند که کتاب "حیدربابایه سلام" جاودانه است و خواهد ماند .
توفیق وحیدی آذر
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.