4 آبان 1403
در تشريح ويژگيهاي قوه مجريه، تأکيد بر رعايت انضباط کاري، مؤثرترين عامل موفقيت متصديان اين قوه است. برخوردار بودن از برنامه روشن براي اجراي قانون، بهره بردن از عوامل اجرائي صاحب تخصصهاي لازم و حاکميت وجدان کاري بر روح تمام مسئولين قوه مجريه، زمينههاي اوليه هستند ولي اين سرمايههاي مهم بالقوه در صورت فقدان انضباط، هرگز به مرحله فعليت نميرسند. ايران ما با توجه به آنچه تجربيات نشان ميدهند در حال حاضر از فقدان انضباط کاري رنج ميبرد. در مواردي، کمبود برنامه، تصدي افراد غيرکارآمد و کمبود وجدان کاري نيز مشکلساز هستند ولي متأسفانه در بخشهائي که نسبت به اين امور احساس کمبود نميشود نيز فقدان انضباط، مشکلساز است.
تبریز امروز:
در تشريح ويژگيهاي قوه مجريه، تأکيد بر رعايت انضباط کاري، مؤثرترين عامل موفقيت متصديان اين قوه است. برخوردار بودن از برنامه روشن براي اجراي قانون، بهره بردن از عوامل اجرائي صاحب تخصصهاي لازم و حاکميت وجدان کاري بر روح تمام مسئولين قوه مجريه، زمينههاي اوليه هستند ولي اين سرمايههاي مهم بالقوه در صورت فقدان انضباط، هرگز به مرحله فعليت نميرسند.
ايران ما با توجه به آنچه تجربيات نشان ميدهند در حال حاضر از فقدان انضباط کاري رنج ميبرد. در مواردي، کمبود برنامه، تصدي افراد غيرکارآمد و کمبود وجدان کاري نيز مشکلساز هستند ولي متأسفانه در بخشهائي که نسبت به اين امور احساس کمبود نميشود نيز فقدان انضباط، مشکلساز است.
بسيار ديده شده طرحهاي خوبي براي عمران و آبادي کشور تصويب ميشوند و زمينهها هم آماده هستند ولي با گذشت سالها آن طرحها به اجرا درنميآيند و يا به اتمام نميرسند. در بخش خارجي هم زياد مشاهده شده که با دولتهاي مختلف قرارداد امضا ميشود ولي از عملي شدن آن خبري نيست. اينها امور زيانبار و اميدسوزي هستند که جامعه را به قهقرا ميبرند و سرمايههاي مادي و معنوي و انساني را برباد ميدهند.
زيانبارترين بخش اين سرمايهسوزيها، کوتاه آمدن مسئولان اجرائي در زمينه وصول مطالبات قانوني کشور از دولتهاي طرف قرارداد است که متأسفانه موارد متعددي از اين قبيل مطالبات وجود دارند. يکي از روشنترين و البته حياتيترين موارد، معوق ماندن حقابه ايران از رود هيرمند و سرپيچي دولتهاي افغانستان از انجام وظايف قانوني است که برعهده دارند. براساس معاهده 1351 ميان دولتين ايران و افغانستان، ايران سهم مشخصي با عنوان حقابه هيرمند دارد که هم دولت جمهوري ساقط شده و هم حکومت خودخوانده کنوني افغانستان از دادن آن خودداري کردند. در حال حاضر حکومت طالبان روزانه جلوي ورود 2 ميليون و 247 هزار مترمکب حق ايران از هيرمند را ميگيرد و مسئولان ايراني طي سالهاي متمادي در دولتهاي گذشته و فعلي در اين زمينه به گلايه و آه و ناله و مذاکرات توخالي و دل خوش کردن به وعدههاي پوچ طرف مقابل اکتفا کردهاند. تأسفبارتر اينکه بعضي از عناصر مسئول در اين زمينه حتي سيلابهاي ناشي از باران که به صورت سرگردان در بعضي مواقع وارد ايران ميشوند را به دروغ به حساب حقابه گذاشتند در حالي که در همان زمان هم طالبان آبهاي مازاد و سرريز شده سد کمالخان را به شورهزارهاي داخل افغانستان هدايت کردند تا به ايران وارد نشود!
ايران براي رسيدن به حقابه قانوني خود، دو راه بيشتر ندارد، يکي پيگيري همراه با انضباط کاري و بدون وقفه براساس قانون و منطبق با آنچه معاهده 1351 مقرر کرده است و ديگري تحت فشار قرار دادن حکومت خودخوانده طالبان از طريق اهرمهاي ديپلماسي، تجاري و مواد سوختي. افغانستان وابستگي زيادي به بنزين، گازوئيل و برق ايران دارد. ايران، يکي از 10 شريک تجاري افغانستان است که سقف مبادلات تجاري دو کشور به 3 ميليارد دلار رسيده است. ايران ميتواند از اين اهرمها براي وصول حقابه خود استفاده کند.
امتيازات زيادي که ايران به حکومت خودخوانده و غيرقانوني طالبان داده است، برخلاف ضوابطي است که معمولاً در عرف بينالملل براي يک حکومت به رسميت شناخته نشده در نظر گرفته ميشود. با قطع کردن اين امتيازات ميتوان حکومت خودخوانده طالبان را تحت فشار قرار داد و آن را وادار به دادن حقابه ايران کرد. علت اينکه اين اقدامات صورت نميگيرند اينست که با منافع نامشروع بعضي افراد در داخل ايران در تضاد هستند. دولت چهاردهم بايد اين تضاد منافع را درهم بريزد و با کوتاه کردن دست اين افراد سوداگر، حقابه ايران را وصول کند. انضباط کاري مورد نظر دولت چهاردهم اين شجاعت را ميطلبد.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.