6 آبان 1403
هنگامی که لودویگ ون بتهوون در سال 1827 درگذشت، او سه سال از اتمام سمفونی نهم خود فاصله داشت، اثری که بسیاری آن را به عنوان اثر بزرگ وی اعلام کردند. او کار بر روی دهمین سمفونی خود را آغاز کرده بود، اما به دلیل وخامت وضعیت سلامتی، نتوانست پیشرفت زیادی داشته باشد: تنها چیزی که از او به جای ماند چند طرح موسیقی بود. از آن زمان، طرفداران بتهوون و موسیقی شناسان متحیر از ادامه سمفونی شماره ده مانده بودند که سمفونی شماره ده چه چیزی می تواند باشد. یادداشتهای او نتیجه ی باشکوه داشت، البته پاداشی که برای همیشه دور از دسترس به نظر میرسید. به لطف کار تیمی از مورخان موسیقی، موسیقی شناسان، آهنگسازان و دانشمندان کامپیوتر، دیدگاه موسیقایی بتهوون زنده شد.
تبریز امروز:
هنگامی که لودویگ ون بتهوون در سال 1827 درگذشت، او سه سال از اتمام سمفونی نهم خود فاصله داشت، اثری که بسیاری آن را به عنوان اثر بزرگ وی اعلام کردند. او کار بر روی دهمین سمفونی خود را آغاز کرده بود، اما به دلیل وخامت وضعیت سلامتی، نتوانست پیشرفت زیادی داشته باشد: تنها چیزی که از او به جای ماند چند طرح موسیقی بود.
از آن زمان، طرفداران بتهوون و موسیقی شناسان متحیر از ادامه سمفونی شماره ده مانده بودند که سمفونی شماره ده چه چیزی می تواند باشد. یادداشتهای او نتیجه ی باشکوه داشت، البته پاداشی که برای همیشه دور از دسترس به نظر میرسید.
به لطف کار تیمی از مورخان موسیقی، موسیقی شناسان، آهنگسازان و دانشمندان کامپیوتر، دیدگاه موسیقایی بتهوون زنده شد.
من ریاست بخش هوش مصنوعی پروژه را برعهده داشتم و گروهی از دانشمندان را در استارتآپ خلاقانه هوش مصنوعی Playform AI رهبری میکردم که به یک ماشین هم کل بدنه کار و هم فرآیند خلاقیت بتهوون را آموزش میداد.
ضبط کامل سمفونی 10 بتهوون در 9 اکتبر 2021 منتشر شد، اوج تلاش بیش از دو ساله ! همان روزی که اولین اجرای جهانی برنامه ریزی شده در شهر بن آلمان برگزار می گردید .
در حدود سال 1817، انجمن سلطنتی فیلارمونیک در لندن، بتهوون را مأمور نوشتن سمفونی نهم و دهم خود کرد. سمفونیهایی که برای ارکستر نوشته میشوند، اغلب شامل چهار موومان هستند: اولی با تمپوی سریع، دومی با سرعت پایینتر، سومی با تمپوی متوسط یا سریع، و آخرین با تمپوی سریع اجرا میشود.
بتهوون نهمین سمفونی خود را در سال 1824 به پایان رساند که با "قصیده شادی"شیلر جاودانه به پایان می رسد.
اما وقتی نوبت به سمفونی دهم رسید، بتهوون چیز زیادی را پشت سر نگذاشت، به جز چند نت موسیقی و تعداد انگشت شماری ایده که یادداشت کرده بود.
صفحه ای از یادداشت های بتهوون برای دهمین سمفونی برنامه ریزی شده اش. موزه خانه بتهوون،
در گذشته تلاش هایی برای بازسازی بخش هایی از سمفونی دهم بتهوون صورت گرفته است. معروف ترین آن، در سال 1988، بری کوپر، موسیقی شناس، جرأت کرد موومان اول و دوم را کامل کند. او 250 میله موسیقی را از طرحها با هم ترکیب کرد تا چیزی را خلق کند که به نظر او تولید اولین موومان بود که به دیدگاه بتهوون وفادار بود.
با این حال، پراکندگی طرحهای بتهوون باعث شد که متخصصان سمفونی نتوانند از موومان اول فراتر بروند.
جمع آوری تیم
در اوایل سال 2019، دکتر ماتیاس رودر، مدیر مؤسسه کارایان ، سازمانی در سالزبورگ، اتریش، که فنآوری موسیقی را ترویج میکند، با من تماس گرفت. او توضیح داد که تیمی را برای تکمیل سمفونی 10 بتهوون در جشن تولد 250 سالگی آهنگساز تشکیل می دهد. او که از کار من در زمینه هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی آگاه بود، می خواست بداند آیا هوش مصنوعی می تواند به پر کردن جای خالی بتهوون کمک کند.
چالش ترسناک به نظر می رسید. برای انجام این کار، هوش مصنوعی باید کاری را انجام دهد که قبلا هرگز انجام نداده بود. اما من گفتم یک بار به آن یک ضربه ای می زنم.
سپس رودر تیمی را تشکیل داد که شامل آهنگساز اتریشی والتر ورزوا بود. ورزوا که به خاطر نوشتن امضای بونگ جینگل اینتل مشهور بود، وظیفه داشت نوع جدیدی از ترکیب بندی را گردآوری کند که آنچه بتهوون پشت سر گذاشته با آنچه که هوش مصنوعی ایجاد می کند یکپارچه کند. مارک گاتهام، یک متخصص موسیقی محاسباتی، تلاش برای رونویسی طرحهای بتهوون و پردازش کل مجموعه کارهای او را رهبری کرد تا هوش مصنوعی بتواند به درستی آموزش داده شود.
این تیم همچنین شامل رابرت لوین، موسیقی شناس دانشگاه هاروارد بود که اتفاقاً یک پیانیست باورنکردنی نیز هست. لوین قبلاً تعدادی از آثار ناقص قرن هجدهم موتزارت و یوهان سباستین باخ را به پایان رسانده بود.
پروژه شکل می گیرد
در ژوئن 2019، این گروه برای یک کارگاه آموزشی دو روزه در کتابخانه موسیقی هاروارد گرد هم آمدند. در اتاقی بزرگ با یک پیانو، یک تخته سیاه و مجموعهای از کتابهای طراحی بتهوون که بیشتر آثار شناختهشدهاش را در بر میگیرد، در مورد اینکه چگونه میتوان قطعات را به یک قطعه موسیقی کامل تبدیل کرد و چگونه هوش مصنوعی میتواند به حل این معما کمک کند، صحبت کردیم، در حالی که به روند و دیدگاه بتهوون همچنان وفادار میمانیم.
کارشناسان موسیقی حاضر در اتاق مشتاق بودند تا در مورد نوع موسیقی که هوش مصنوعی در گذشته ایجاد کرده بود بیشتر بیاموزند. به آنها گفتم که هوش مصنوعی چگونه با موفقیت موسیقی به سبک باخ تولید کرده است. با این حال، این تنها هماهنگی یک ملودی ورودی بود که شبیه باخ بود. به چیزی که باید انجام میدادیم نزدیک نمیشد: یک سمفونی کامل را از چند عبارت بسازیم.
هوش مصنوعی باید از کل مجموعه کارهای بتهوون درس بگیرد تا بتواند، چیزی را ایجاد کنید که ممکن است آهنگساز نوشته باشد. مجموعه هنرهای زیبای هالتون/گتی ایماژ
در همین حال، دانشمندان حاضر در اتاق - از جمله من - می خواستند در مورد نوع مواد موجود و چگونگی استفاده از آنها برای تکمیل سمفونی بیاموزند.
کار در دست در نهایت متبلور شد. ما باید از نتها و ترکیببندیهای کامل شده از کل مجموعه آثار بتهوون - همراه با طرحهای موجود از سمفونی دهم - استفاده کنیم تا چیزی بسازیم که خود بتهوون ممکن است نوشته باشد.
این یک چالش فوق العاده بود. ما دستگاهی نداشتیم که بتوانیم طرحها را به آن غذا بدهیم، دکمهای را فشار دهیم و سمفونی از آن بیرون بیاوریم. بیشتر هوش مصنوعی موجود در آن زمان نمیتوانست یک قطعه موسیقی ناتمام را بیش از چند ثانیه ادامه دهد.
ما باید با آموزش فرآیند خلاقانه بتهوون به ماشین، مرزهای کاری را که هوش مصنوعی خلاقانه میتواند انجام دهد پیش ببریم - اینکه چگونه او چند نوار موسیقی را میگیرد و با زحمت آنها را به سمفونیها، کوارتتها و سوناتهای هیجانانگیز تبدیل میکند.
در کنار هم قرار دادن فرآیند خلاقیت بتهوون
با پیشرفت پروژه، جنبه انسانی و ماشینی همکاری تکامل یافت. ورزووا، گاتهام، لوین و رودر طرحهای سمفونی دهم را رمزگشایی و رونویسی کردند و سعی کردند مقاصد بتهوون را درک کنند. با استفاده از سمفونیهای تکمیلشده او بهعنوان یک الگو، آنها سعی کردند پازلی را که تکههای طرحها باید به کجا بروند – کدام حرکت، کدام بخش از حرکت را کنار هم بچینند.
آنها باید تصمیماتی می گرفتند، مانند تعیین اینکه آیا طرحی نقطه شروع یک اسکرو را نشان می دهد، که بخش بسیار زنده ای از سمفونی است، معمولاً در موومان سوم. یا ممکن است تشخیص دهند که یک خط موسیقی احتمالاً اساس یک فوگ است، که ملودی است که از در هم تنیدگی بخشهایی ایجاد میشود که همگی یک مضمون مرکزی را بازتاب میدهند.
بخش هوش مصنوعی پروژه – سمت من – خود را درگیر طیف وسیعی از وظایف چالش برانگیز دید.
ابتدا، و از همه اساسیتر، باید بفهمیم که چگونه میتوان یک عبارت کوتاه یا حتی یک موتیف را در نظر گرفت و از آن برای توسعه ساختار موسیقی طولانیتر و پیچیدهتر استفاده کرد، درست همانطور که بتهوون انجام میداد. برای مثال، ماشین باید یاد می گرفت که چگونه بتهوون سمفونی پنجم را از یک موتیف چهار نت اصلی ساخت.
چهار نت معروف به عنوان پایه ای برای سمفونی پنجم بتهوون است.
در مرحله بعد، از آنجایی که ادامه یک عبارت نیز باید از یک فرم موسیقی خاص پیروی کند، خواه اسکرزو، سه گانه یا فوگ باشد، هوش مصنوعی باید فرآیند بتهوون را برای توسعه این فرم ها یاد بگیرد.
لیست کارها بزرگ شد: ما باید به هوش مصنوعی آموزش می دادیم که چگونه یک خط ملودیک را انتخاب کند و آن را هماهنگ کند. هوش مصنوعی باید بیاموزد که چگونه دو بخش موسیقی را به هم پیوند دهد. و ما متوجه شدیم که هوش مصنوعی باید قادر به ساخت کدا باشد، که بخشی است که بخشی از یک قطعه موسیقی را به پایان می رساند.
در نهایت، زمانی که یک آهنگسازی کامل داشتیم، هوش مصنوعی باید نحوه تنظیم آن را پیدا میکرد، که شامل اختصاص سازهای مختلف برای بخشهای مختلف است.
و باید این وظایف را به روشی که بتهوون ممکن است انجام دهد انجام می داد.
قبولی در اولین آزمون بزرگ
در نوامبر 2019، تیم بار دیگر شخصاً ملاقات کرد - این بار، در بن، در موزه خانه بتهوون، جایی که آهنگساز متولد و بزرگ شد.
این جلسه آزمون تورنسل برای تعیین اینکه آیا هوش مصنوعی می تواند این پروژه را تکمیل کند یا خیر بود. ما موسیقیهایی را چاپ کردیم که توسط هوش مصنوعی ساخته شده بود و از طرحهای 10 بتهوون ساخته شده بود. یک پیانیست در یک سالن کنسرت کوچک در موزه در حضور جمعی از روزنامه نگاران، محققان موسیقی و کارشناسان بتهوون اجرا کرد.
روزنامهنگاران و نوازندگان برای شنیدن اجرای بخشهایی از سمفونی دهم بتهوون توسط یک پیانیست گرد هم میآیند.
ما مخاطبان را به چالش کشیدیم تا تعیین کنند که عبارات بتهوون به کجا ختم میشود و برونیابی هوش مصنوعی از کجا شروع شد. آنها نتوانستند.
چند روز بعد، یکی از این موسیقیهای ساخته شده توسط هوش مصنوعی توسط یک کوارتت زهی در یک کنفرانس خبری پخش شد. فقط کسانی که از نزدیک طرحهای بتهوون برای سمفونی دهم را میشناختند، میتوانستند تعیین کنند که قطعات تولید شده توسط هوش مصنوعی چه زمانی وارد شدند.
موفقیت این آزمایش ها به ما گفت که در مسیر درستی قرار داریم. اما این فقط چند دقیقه موسیقی بود. هنوز کار خیلی بیشتری برای انجام دادن وجود داشت.
آماده برای جهان
در هر مرحله، نبوغ بتهوون ظاهر می شد و ما را به چالش می کشید تا بهتر عمل کنیم. همانطور که پروژه تکامل یافت، هوش مصنوعی نیز این کار را انجام داد. در طول 18 ماه بعد، ما دو موومان کامل بیش از 20 دقیقه را ساختیم و ارکستر کردیم.
ما پیشبینی میکنیم که به این کار بازگردانده شود – کسانی که میگویند هنرها باید از AI خارج از محدودیت باشند و هوش مصنوعی کاری ندارد که بتواند فرآیند خلاقیت انسان را تکرار کند. با این حال، وقتی صحبت از هنر به میان میآید، من هوش مصنوعی را جایگزین نمیدانم، بلکه به عنوان ابزاری میبینم – ابزاری که درها را به روی هنرمندان میگشاید تا خودشان را به روشهای جدیدی بیان کنند.
این پروژه بدون تخصص مورخان و موسیقیدانان بشری امکان پذیر نبود. این کار به مقدار زیادی کار نیاز و بله، خلاقیت داشت و جوهر - برای انجام این هدف.
در یک نقطه، یکی از کارشناسان موسیقی در تیم گفت که هوش مصنوعی او را به یاد یک دانشجوی مشتاق موسیقی می اندازد که هر روز تمرین می کند، یاد می گیرد و بهتر و بهتر می شود.
اکنون آن دانشجو با گرفتن باتوم از بتهوون، آماده است تا سمفونی دهم را به جهانیان ارائه دهد.
گزیده ای از سمفونی دهم بتهوون.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.