4 مرداد 1403
در روزهای پس از سوء قصد به ترور دونالد ترامپ، حامیان رئیس جمهور سابق از این حادثه برای ارائه تصویری از قدرت استفاده کردند. تی شرت های ترامپ خون آلود با مشت گره کرده در کنوانسیون ملی جمهوری خواهان به فروش می رسید، جایی که ترامپ - گوشش باندپیچی شده - از مصیبت خود بازگو کرد.
تبریز امروز:
در روزهای پس از سوء قصد به ترور دونالد ترامپ، حامیان رئیس جمهور سابق از این حادثه برای ارائه تصویری از قدرت استفاده کردند.
تی شرت های ترامپ خون آلود با مشت گره کرده در کنوانسیون ملی جمهوری خواهان به فروش می رسید، جایی که ترامپ - گوشش باندپیچی شده - از مصیبت خود بازگو کرد.
البته ترامپ اولین رهبر سیاسی نیست که از سوء قصد جان سالم به در برده است. و بسیاری از کسانی که هدف قرار گرفتهاند، رهبران پوپولیست بودهاند - هم در چپ و هم در راست.
روث بن غیات، نویسنده کتاب «مردان قوی: موسولینی تا امروز» در یک گفتوگو در این مورد اظهار نظر کرد که چگونه رهبران مستبد در گذشته از تلاشهای ترور برای ایجاد چهره قدرتمند استفاده کردهاند و اینکه آیا اقدامات ترامپ از زمان تیراندازی با این الگو مطابقت دارد یا خیر.
تاریخ در مورد سوء قصد علیه رهبران پوپولیست به ما چه می گوید؟
تاریخ قدرتمندان همچنین تاریخ تلاش مخالفان آنها برای استفاده از زور برای حذف آنها از قدرت است. اگرچه رهبران اقتدارگرا اغلب خشونت خود را موجه و ضروری معرفی میکنند - نجات کشور از خطرات ناشی از دشمنان داخلی یا خارجی معیار تبلیغاتی است - آزار و اذیت افراد و سیاستهایی که میتواند ملتها را به نابودی بکشاند، شرایطی را برای استفاده از خشونت در برابر آنها نیز. ایجاد میکند.
اقدام به ترور می تواند کار افراد تنها، هسته های مقاومت سازمان یافته در کشور یا افرادی باشد که در تبعید زندگی می کنند. آنها همچنین می توانند نتیجه عملیاتی باشند که توسط سرویس های اطلاعاتی کشورهای متخاصم انجام می شود، مانند عملیات های متعدد شکست خورده سیا برای کشتن فیدل کاسترو، رهبر قدیمی کمونیست کوبا.
کاسترو یک بار اظهار داشت: "اگر ترورهای زنده مانده یک رویداد المپیک بود، من مدال طلا را می بردم."
بسیاری از اقتدارگرایان در آغاز دوران ریاست خود - پس از اینکه دشمن پیدا کردند اما قبل از اینکه زیرساخت پلیس مخفی و پروتکل های امنیتی کافی را ایجاد کنند - هدف قاتلان قرار می گیرند.
زنده ماندن از چندین تلاش اولیه برای زندگی آنها می تواند کیش شخصیت یک رهبر سیاسی و ادعای شکست ناپذیری را تقویت کند. همچنین می تواند به عنوان توجیهی برای هرگونه سرکوب یا سیاست های سرکوبگرانه عمل کند.
سپس آنها می توانند برای مدت طولانی در سمت خود دوام بیاورند. موسولینی که از چهار سوءقصد از سال 1925 تا 1926 جان سالم به در برد، به مدت 17 سال قدرت را در دست گرفت.
بنیتو موسولینی بعد از یک سوءقصد روی بینی خود بانداژ میزند. خبرگزاری تاپیکال/ آرشیو هالتون/ گتی ایماژ)
رهبران دیگر در طول حکومت خود هدف قرار می گیرند. آدولف هیتلر از ده ها حمله به جان خود توسط افراد و گروه ها جان سالم به در برد. رهبری ناکارآمد پیشوا، به ویژه در مسائل نظامی، مقامات بلندپایه نظامی آلمان را وادار کرد که در اواخر دهه 1930 علیه او توطئه کنند، که در 20 ژوئیه 1944، انفجار در مقر فرماندهی او در پروس شرقی به اوج رسید که او را به شدت مجروح کرد.
و زمانی که دیکتاتورها به اندازه کافی در قدرت بوده اند تا همه چیز را پنهان کنند - همانطور که معمر قذافی رهبر لیبی که 42 سال در قدرت بود - ردیابی همه حملاتی که به شخص آنها انجام می شود دشوار است. مقاومت های نظامی و غیر نظامی او همچنین از ده ها تلاش جان سالم به در برد، حداقل 10 مورد بین سال های 1980 تا 1985، که برخی از آنها به شکل کودتا از داخل ارتش لیبی بود.
زنده ماندن چه تاثیری بر محبوبیت آنها داشت؟
سنجش محبوبیت در یک دیکتاتوری دشوار است، جایی که رفتارهای ظاهری تشویق رهبر در ملاء عام همیشه با احساسات درونی مطابقت ندارد - مردم هزینه ابراز هر گونه حمایت از رهبر را با پایانی نابهنگام می دانند.
با این حال، تلاش برای ترور می تواند موجی از همدردی برای رهبران ایجاد کند که می تواند فرقه های شخصیتی آنها را نیز تقویت کند.
و با هر تلاش ناموفق، مضامین فرقه شخصیتی درباره سرسختی ماچو، انعطاف پذیری و شکست ناپذیری رهبر در میان پیروان او اعتبار پیدا می کند. این قطعاً در مورد کاسترو و موسولینی صدق میکرد و تاکنون در مورد دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا نیز چنین بوده است.
از موسولینی و هیتلر به بعد، مردان قدرتمند به عنوان قربانیان دشمنان داخلی و خارجی و همچنین محافظان ظاهر شده اند.
ملت - به عنوان تنها افرادی که می توانند مردم را نجات دهند و آنها را به عظمت هدایت کنند.
ایدئولوژی های قربانی کردن - با رهبر که خود را به عنوان نماد کل مردم تحت تعقیب نشان می دهد - بخشی از بسته ابزار تقریباً هر رهبر مستبد نشسته است. الکساندر ووچیچ، رئیس جمهور صربستان، تنها یکی از بسیاری از افرادی است که خود را در معرض حملات بی امان دشمنان خود نشان می دهد.
مخالفان می توانند به این باور برسند که با حذف یک رهبر مستبد، به رژیم پایان خواهد داد. اما تلاشهای ناموفق برای ترور به این روایتهای قربانی یک نقطه مرجع و اعتبار مشخص میدهد.
به همین دلیل است که رهبران گاهی اوقات تجربیات دلخراش خود را تبلیغ می کنند. پس از اینکه گلوله ای در آوریل 1926 به بینی او اصابت کرد، موسولینی برای نشان دادن حامیان فداکار خود با یک بانداژ بزرگ سفید عکس گرفت. و دیکتاتور شیلی، آگوستو پینوشه، پس از کمین سال 1986 توسط عوامل کمونیست شیلی، با دست باندپیچی در کنار مرسدس گلوله زده اش عکس گرفت.
از آنجایی که در کشورهای اقتدارگرا، حمله به رهبر به عنوان حمله به خود ملت تلقی می شود، حتی منتقدان صلح طلب ممکن است به عنوان دشمنان کل ملت یا حتی تروریست در سرکوب های بعدی برچسب زده شوند. این در روسیه در زمان ولادیمیر پوتین و ترکیه در زمان رجب طیب اردوغان اتفاق افتاد - تلاش واقعی برای کشتن رهبر میتواند وضعیتهای فوقالعاده بعد از آن را توجیه کند.
چه پیامدهای دیگری داشته است؟
پیامدهای سوء قصد به جان پینوشه در سال 1986 حاکی از آن است که اگر رهبر از قبل در مسیر نزولی شهرت خود قرار داشته باشد و اکثریت مردم بخواهند او از سمت خود برود، تلاشهای نافرجام برای ترور همیشه باعث افزایش محبوبیت نمیشود. آنها همچنین می توانند باعث شوند که مقاومت ها تاکتیک های خود را دوباره ارزیابی کنند.
آنچه از ماشین آگوستو پینوشه پس از یک سوء قصد در سال 1986 باقی مانده است. الکسیس DUCLOS/Gamma-Rapho از طریق Getty Images
در سال 1986، زمانی که جبهه میهنی مانوئل رودریگز از حزب کمونیست هنگام بازگشت از خانه آخر هفتهاش در ال ملوکتون، خارج از سانتیاگو به پینوشه در جادهای روستایی کمین کرد، شیلیاییها از خشونت رژیم خسته شده بودند و یک جنبش اعتراضی تودهای غیرخشونتآمیز به راه افتاده بود.
تلاش برای ترور، که طی آن راکتهای ضدتانک سبک، نارنجک، تفنگهای M16 و موارد دیگر مورد استفاده قرار گرفت، باعث کشته و زخمی شدن چند تن از نیروهای امنیتی پینوشه شد، اما پینوشه که با یک مرسدس بنز زرهدار کاملاً جدید با لاستیکهای ضد گلوله در حال حرکت بود، کمی زخمی شد.
«من قدیس یا پیامبر نیستم. روز بعد پینوشه به خبرنگاران گفت: اگر به صورتم سیلی بزنند، با دو سیلی جواب می دهم. به زودی، اجساد چپها با نشانههایی از شکنجه دولتی در اطراف سانتیاگو ظاهر شد. تا سال 1986، وحشیگری حکومت نظامی حمایت خود را از دست داده بود، اما واکنش مسلحانه کمونیست ها به خشونت رژیم برای بسیاری نادرست به نظر می رسید. بسیاری از دموکراتهای مسیحی و محافظهکاران با محکوم کردن استراتژی کمونیستی توسط سوسیالیستها موافق بودند که «تنها به معنای درد و مرگ بیشتر برای مردم شیلی است».
این اقدام ترور، شکاف بزرگتری را بین کمونیست های متعهد به انقلاب مسلحانه و سایر نیروهای مخالف ایجاد کرد و احزاب مقاومت غیرخشونت آمیز را به هم نزدیکتر کرد و پایان رژیم را تسریع کرد.
آیا ما می بینیم که برخی از این روندها در حال حاضر با ترامپ بازی می کنند؟
تأثیرات سوء قصد بر ترامپ تا کنون مطابق با تاریخ استبدادی است. مهمترین پیامدهای آن، تقویت شخصیت قربانی شدن ترامپ است. او همیشه به پیروان فداکارش گفته بود که «دشمنان» به دنبال او نمیروند، بلکه به دنبال آنها میروند و او «فقط در راه ایستاده است».
به نظر می رسد که تلاش برای ترور در 13 ژوئیه 2024 این ادعا را از نظر وفاداران ترامپ تأیید می کند، به خصوص که فردی که در تجمع شرکت کرده بود توسط تیرانداز کشته شد و دیگران مجروح شدند.
این حمله همچنین وفاداری بیشتر ترامپ را از طرف پیروانی که به او پیوند دارند به ارمغان آورده است. در RNC، بسیاری از گوش باندها را به عنوان نشانه حمایت استفاده می کردند. زخم های ترامپ نیز زخم آنهاست – برای آنها، او مظهر ملت است، رنج های آنها را بیان می کند و امنیت خود را از طرف آنها به خطر می اندازد.
کمپین ترامپ همواره انتقام و انتقام برای کسانی که او را مورد آزار و اذیت قرار می دهند، در سخنان او به عنوان موضوع اصلی مطرح کرده است. او و متحدانش در مورد تحقیق درباره کسانی که سعی در پاسخگویی او را داشته اند صحبت کرده اند. در همین حال، طرح پروژه 2025 برای حکمرانی، که توسط یک اتاق فکر با روابط با ترامپ گردآوری شده است، شامل اخراج دسته جمعی غیر وفاداران، گسترش اختیارات قوه مجریه و دیگر ارکان حکومت اقتدارگرا است.
سوءقصد به ترامپ ممکن است به عنوان توجیهی برای این اقدامات مورد استفاده قرار گیرد، همانطور که سایر حملات توسط دیگر اقتدارگرایان در تاریخ مورد استفاده قرار گرفته است.
منبع:
***
روث بن غیات، استاد تاریخ و ایتالیاییشناسی در دانشگاه نیویورک است. او در مورد فاشیسم، اقتدارگرایی، تبلیغات و تهدیداتی که برای دموکراسی ها در سراسر جهان دارند می نویسد.
جدیدترین کتاب او با عنوان «مردان قوی: موسولینی تا امروز» (2020؛ جلد شومیز، 2021)، به چگونگی استفاده رهبران غیرلیبرال از تبلیغات، فساد، خشونت می پردازد و اینکه چگونه می توان آنها را شکست داد. او دریافتکننده بورسیههای گوگنهایم، فولبرایت، و سایر بورسیهها، عضو موسسه مطالعات پیشرفته، و کرسی برجسته مگی و دن اینویه در سال ۲۰۲۳ برای آرمانهای دموکراتیک در دانشگاه هاوایی است. او Lucid، یک خبرنامه Substack در مورد تهدیدات علیه دموکراسی در ایالات متحده و خارج از آن منتشر می کند.
بینش بن غیات در مورد کتاب بازی اقتدارگرا و حفاظت از دموکراسی او را به منبعی متخصص برای تلویزیون، رادیو، پادکست ها و رویدادهای آنلاین در سراسر جهان تبدیل کرده است. وی برای CNN، The Economist، The New Yorker، The Washington Post و The Atlantic می نویسد. او یک ستون نویس نظرات MSNBC است و اغلب در آن شبکه تفسیر تلویزیونی ارائه می دهد. روث بن غیاتدر مستندهای زیادی درباره دیکتاتورها و تهدیدهای دموکراسی از جمله در نتفلیکس How To Become a Tyrant و PBS The Dictators' Playbook ظاهر شده است.
بن غیات تخصص خود را به کار مشاوره ای برای محافظت از دموکراسی، کمیته منتخب مجلس نمایندگان در 6 ژانویه، و شرکت هایی که باید با شرایط چالش برانگیزی که خودکامگان می توانند برای تجارت ایجاد کنند، بپردازند. او همچنین بهعنوان مشاور تاریخی برای تولیدات سینمایی و تلویزیونی خدمت میکند، که اخیراً فیلم پینوکیو برنده اسکار گیلرمو دل تورو است که در ایتالیای فاشیست اتفاق میافتد.
او یک سخنران جذاب برای رویدادهای دانشگاه و کالج، جشنواره ها، کنفرانس ها و انجمن های حرفه ای در ایالات متحده و خارج از کشور است.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.