27 اسفند 1398
داشتم طناب را می کشیدم ، هرچه زور می زدم ، نمی توانستم طناب را بیشتر از آنچه که بود بیرون بکشم . بابام که متوجه من شده بود در گوشه ای از حیاط مرا تماشا می کرد و در فکر پایان کار بود! بالاخره نتوانست خودش را نگه دارد و از من خواست تا کنار بایستم و او نیز امتحان بکند! با قدرت تمام بابام طناب را کشید ! و طول طناب بلندتر شد و بازهم قدرت خودش را نشان داد! بالاخره بابام هست و خیلی هم قوی!
تبریز امروز:
داشتم طناب را می کشیدم ، هرچه زور می زدم ، نمی توانستم طناب را بیشتر از آنچه که بود بیرون بکشم . بابام که متوجه من شده بود در گوشه ای از حیاط مرا تماشا می کرد و در فکر پایان کار بود! بالاخره نتوانست خودش را نگه دارد و از من خواست تا کنار بایستم و او نیز امتحان بکند! با قدرت تمام بابام طناب را کشید ! و طول طناب بلندتر شد و بازهم قدرت خودش را نشان داد! بالاخره بابام هست و خیلی هم قوی!
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.