23 اردیبهشت 1396
اما اسکناسی میتوانست شرممان را پوشش دهد و ما هم با اسکناسی وجدانمان را پاک کردیم!
تبریز امروز: کودک و نوجوان :
گفت: «تمام سرمایهم رفت.»
بابام پرسید: «سرمایهت چی بود؟»
گفت: «بیسکويیت و پفک و آدامس. حالا توی خونه، پوست از سرم میکنن.»
چشمهایم پر از آب شد. نتوانستیم بگذریم. دروغ یا راست فرقی نمیکرد. میدانستیم باید پولی به خانه ببرد، به هرنحوی که شده. به بابام گفتم: «بهش بگیم امشب شام مهمون ما باشه.» میتوانستیم بگوییم: «میآی با هم شام بخوریم؟»
پیش خودم گفتم این کودک در جامعهی انسانها چه جرمی مرتکب شده که به جای آغوش گرم خانواده و محبت پدر و مادر، تن به سرما و رطوبت زمین سرد داده تا زندگی را پیش ببرد. میخواهد کودک اجارهای باشد یا غیراجارهای! چه فرقی میکند؟
متن و عکس : کاوه وحیدی آذر
منبع : همشهری آنلاین
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.